برادر احمد (۵۲)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحله اول عملیات فتح المبین بود قسمت امامزاده عباس با مشکل روبرو شده بودیم یگان هایی که اونجا باید عملیات می‌کردند موفق نشده بودند و اشغال امامزاده عباس توسط دشمن موقعیت حساسی را به وجود آورده بود چراکه فرماندهی سپاه چهارم عراق به راحتی می‌توانست از طریق معابر مواصلاتی ارتفاعات تینه تانک های لشکر ۱۰ زرهی خودش را وارد عمل کند و علیه نیروهای ما رشته آتش سنگین به اجرا دربیاره بر همین اساس بود که وقتی بعد از مرحله اول عملیات به قرارگاه تاکتیکی مشترک سپاه و ارتش رفتیم تو جلسه‌ای که با حضور همه فرمانده های واحدهای ارتش و سپاه برگزار شد و برادر محسن رضایی به من گفت شما باید روی محور امامزاده عباس عمل کنید هر چند که می دونم این منطقه جزو اهداف محول شده به قرارگاه عملیاتی شما قرارگاه نصر هم نیست حتی برادر محسن من را از جلسه بیرون آورد و گفت برادر احمد به هرحال کاری است که شده و ما این مطلب را توی جلسه گفتیم فقط بدانید که باید کاری کنیم تا این عملیات با شکست مواجه نشود و مطمئن باشید که اگر در این مقطع عملیات شکست بخورد کل قضیه عملیات و ادامه آن می رود تا ۸ یا۹ ماه آینده تا بشود دوباره آمد در اینجا کار کرد روی همین اصل ما مجبور شدیم که به هدف قرارگاه قدس یعنی منطقه امامزاده عباس حمله کنیم تا ما آن را به تصرف داریم یا حداقل منطقه را تامین کنیم(امامزاده عباس سمت راست حد تیپ ما بود )

گوشه ای از مصاحبه حاج احمد متوسلیان

 ساعت ۱۱ شب ما را از روی ارتفاعات شاوریه و همه گردان‌ها راهی کردن به سمت دشت عباس ساعت هفت صبح رسیدیم به امامزاده عباس مقابل ما دریایی از تانکهای عراقی از لشکر ۱۰ عراق بود درگیری شروع شد تا ساعت ۹ صبح درگیری تن و تانک بود نهایت هم فرمان عقب نشینی دادن ما آمدیم از عقب و با فاصله حدود ۲ کیلومتر پشت یک خاکریز مستقر شدیم لشکر ۱۰ عراق مقابل ما ایستاده بود و جرئت هیچ نوع تحرکی نداشت نمی توانست به سمت عین خوش برود نمی توانست به سمت ما بیاید تا اینکه فردای آن روز عملیات از دو جهت انجام شد و تانک‌ها و نفربرها و تریلی های که آماده فرار بودن به غنیمت گرفتیم