بصیرت (۳)اعتمادبه دشمن
بنام خدا
جنگ ایران روسیه بود دولت وقت درگیر جاه طلبی شده بود جان مردم در خطر قرار گرفته ارتش تزار بدنبال فاجعه بپا کردن است علمای وقت احساس تکلیف کردند وارد میدان شدند مردم هم امدند مقاومت به پیروزی مقابل ارتش تزار تغییر کرد
حاکم روسیه شکست خودش را دید مکری را پیشه کرد غیر مستقیم با فتحعلی شاه ملاقات برقرار کرد به شاه ایران گفتند اگر این اخوندهای موفق بشوند هم تو شکست خوردی و تاج وتخت را از دست میدهی هم ما پس شکست خورده باید برگردیم بیا با شکست دادن اخوندها هم تو بر تخت بمان و هم ما پیروز شویم شاه پرسید چگونه گفت قزاق ها را که در جنگ مردم را حمایت میکنند علما را تنها بگذارید ما غائله را ختم میکنیم
تا انروز مردم و علما که کفن به تن در میدان بودند ارتش تزار را شکست میدادند مردم حمله میکردند قزاق ها از پشت سر میرسیدند با تفنگ و توپ حمایت میکردند بعد از توافق فتحعلی شاه ،به قزاق ها دستور داده شد حمایت نکنید در نتیجه مردم حمله کردند موفق شدند ولی قزاقها نیامدند و حمایت نشد در نتیجه مردم قتل عام شدند ارتش تزار راه را باز دید حمله کرد مردم شکست خوردند نه از تزار روسیه بلکه از خیانت فتحعلی شاه زخم خوردند اذربایجان را هم از دست دادیم
روسیه قول داده بود در قبال این همکاری از تاج و تخت فتحعلی حمایت کنند ولی ....
کسیکه به ملتش خیانت کرد از دشمنش خیر نمیبیند
