راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

توجه به حق‌الناس در موقعیت جنگی

سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۲۲ ب.ظ
توجه شهید باقری به مسائل شرعی، آن‌هم در شرایط جنگی منطقه، قابل تأمل بود.
توجه به حق‌الناس در موقعیت جنگی


، غلامحسین افشردی که بعدها در جبهه با نام مستعار حسن باقری شناخته می‌شد، در اسفند ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد

. در سال ۱۳۵۴ در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه پذیرفته می‌شود، اما به دلیل فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه اخراج شد. در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی رفت. در دوران سربازی هم مبارزه با رژیم را کنار نگذاشت؛ به‌ گونه‌ای که در جریان تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت‌آباد نقش‌آفرین بود.

پس از پیروزی انقلاب به واحد اطلاعات سپاه پیوست و با آغاز جنگ به جبهه‌های جنوب اعزام ‌شد. او با هوش و توان بالا خیلی زود و در دی ماه ۱۳۵۹ به‌‌عنوان یکی از معاونان ستاد عملیات جنوب انتخاب شد. این شهید بزرگوار سرانجام بعد از مجاهدت‌های فراوان در روز نهم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی فکه و بر اثر اصابت ترکش‌های گلوله خمپاره که در سنگر فرماندهان سپاه فرود آمده بود، به شهادت رسید.

در صفحه ۲۶کتاب «من اینجا نمی‌مانم»که زندگینامه این شهید بزرگوار و خاطرات رزمندگان از وی به قلم علی اکبری است به نقل از یکی از هم‌رزمانش به نام غفور حاجی سالم چنین می‌خوانیم:

برای شناسایی، به منطقه‌ای بین سوسنگرد و حمیدیه رفته بودیم. ظهر بود که برگشتیم، موقع اذان بود، شهید باقری به راننده گفت: توقف کن تا نماز را ادا کنیم.

 جایی که توقف کردیم، حاشیه جاده و دارای تردد زیاد بود و ماشین‌ها با سرعت در حال عبور و مرور بودند.

کانال کوچکی کنار جاده بود. من زودتر رفتم و وضو گرفتم. وقتی خواستم نماز بخوانم، دیدم اگر بخواهم کنار جاده نماز بخوانم، به‌علت حرکت سریع ماشین‌ها امنیت لازم وجود ندارد. از طرفی، جاده هم شنی بود و نماز خواندن روی شن‌ها نیز مشکل بود. کمی آن‌طرف‌تر زمین چمنی را دیدم، رفتم و نمازم را در آنجا خواندم.

نماز اول را که تمام کردم، دیدم شهید باقری در کناری‌ترین قسمت جاده و در حاشیه شنی آن مشغول خواندن نماز است. جلو رفتم و به او گفتم: آقای باقری، این طرف زمین چمن هست، جایی که شما ایستاده‌اید، امنیت ندارد. نماز دوم را این طرف بخوانید. گفت: نه. همین‌جا نمازم را می‌خوانم. به او گفتم: آخر برای چه؟ گفت: آن زمین چمن ملک شخصی است و معلوم نیست متعلق به کیست. درست که الان زمان جنگ است و صاحبان این زمین‌ها اینجا نیستند، اما خدا که هست. من چون یقین ندارم که مالک این زمین راضی است یا نه، نماز دومم را هم همین‌جا می‌خوانم.

چنین توجهی نسبت به مسائل شرعی، آن‌هم در شرایطی که این زمین‌ها حکم منطقه جنگی را داشتند، برایم خیلی جالب بود و هیچ وقت این خاطره از ذهنم بیرون نمی‌رود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۱
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی