راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

پرستاری که نقشه ستون پنجم دشمن را برملا کرد

دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۲۳ ب.ظ

پرستاری که نقشه ستون پنجم دشمن را برملا کرد

image.png

به ما گفته بودند شاید برخی از مجروحان ستون پنجم دشمن باشند که در لباس بیمار به بیمارستان آمده باشند برای همین جانب احتیاط را رعایت کنید.

به گزارش ایسنا، شهلا عدالت یکی از زنان و از پرستاران بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اهواز است او در خاطره‌ای روایت می‌کند: در زمان جنگ تحمیلی نیروهای عراقی در خاک ایران ستون پنجم داشتند که اخبار شهرها و رزمنده‌ها را به عراقی‌ها می‌دادند تا عراقی‌ها بتوانند قسمت‌های مهم شهر اهواز و شهرهای دیگر را بمباران کنند.

ما هم چون پرستار بودیم و در بیمارستان امام خمینی (ره) بالای سر مجروح‌ها می‌رفتیم به ما گفته بودند شاید برخی از مجروحان ستون پنجم دشمن باشند که در لباس بیمار به بیمارستان آمده باشند برای همین جانب احتیاط را رعایت کنید.

زمانی که عملیات «کربلای ۵» شروع شد، من در بیمارستان امام خیمنی (ره) مشغول به کار بودم. زمانی که مجروح‌ها را پرستاری می‌کردم ناخودآگاه به یک بیمار مشکوک شدم. خواستم پانسمان این مجروح را عوض کنم قرار بود به رادیولوژی برود تا مشخص شود ترکش به کدام ناحیه از بدنش اصابت کرده است. مجروح را به رادیولوژی بردند. بی جهت زیر بالشت و ملافه‌اش را گشتم و یک تکه کاغذ کوچکی پیدا کردم.

در برگه یک‌سری علائم خاص نوشته شده بود که با خواندن آن متوجه چیزی نشدم. آن زمان اطلاعات سپاه به خاطر خطر حضور نیروهای ستون پنجم دشمن در بیمارستان‌ها مستقر بودند. کاغذ را به آن‌ها دادم. فردای آن روز اطلاعات سپاه من را صدا زد که خانم عدالت بیا می‌خواهیم چیزی به شما بگوییم. گفتم: «چه کار دارید؟» گفت: «شما می‌دانید که کار خیلی خیلی بزرگی را در قبال شهر اهواز انجام داده‌اید؟» گفتم: «نه.» گفتند: «همان برگه‌ای که دیروز پیدا کردید گرای (مختصات جغرافیایی) ۵۰ نقطه اهواز را برای دشمن مشخص کرده بود تا آن را بمباران کند، شما عملاً با این کار اهواز را نجات دادید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۷
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی