موضوع: دستور خداوند به پیامبر(ص)
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
مدت زمان: 58 ثانیه
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
مدت زمان: 58 ثانیه

نماز بخون. چند دقیقه دیرتر چی میشه؟ افتادی دست کوموله ها چی؟
خندید! گفت: تمام جنگ ما به خاطر همین نمازه! تمام ارزش نمازم توی اول وقت خوندنشه!
سالگرد شب شهادت #_شهیدمهدی_زین_الدین
فرمانده لشگر علی بن ابیطالب ( ع ) استان قم
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

در زمان ناصرالدین شاه اولین تلگرافخانه تأسیس شد اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود.

حاکمی در کرمان رسم بنهاد هر که از مسافران و ساکنان دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند .
این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوا بدزدید و بخورد . به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکمِ حاکم سوار بر الاغی او را در شهر بچرخانیدند و مردم در کوچه و بازار با دیدن آن حالت بسیار هیاهو بکردند…
هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید:
بسیار سخت میگذرد؟ دزد گفت نه!
حلوا را که خوردم، الاغ را هم که سوارم مردم هم که شادی میکنند و شادند از این بهتر چه هست؟!
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
گذشته چراغ راه آینده است و انتظار آن است که با روی کار آمدن دولتی انقلابی، خطاهای گذشته تکرار نگردد و تصمیمات دولت، تصمیماتی مدبرانه باشد
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
مدت زمان: 7 دقیقه 36 ثانیه

شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟!
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای #خاک نمیجنگیم، ما برای #اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در #خطر باشد.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

تاریخ تولد: ۱۸ آبان ۱۳۷۴
تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴
مزار شهید: بهشت زهرا
محل شهادت : سوریه
دقیقا بیست سال و سه روزت بود که برآسمان نقش پروازت را نگاشتی

ستارخان، سردار مقاومت آذربایجان و جنبش مشروطیت نوشته است: من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست بخورد، ایران زمین می خورد…
اما در مشروطه دو بار اون هم تو یه روز اشک ریختم.
حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم… بدون غذا. بدون لباس… از قرارگاه اومدم بیرون … چشمم به یک زن افتاد با یه بچه تو بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف و بوته علف… علف رو از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها رو خوردن… با خودم گفتم الان مادر اون بچه به من فحش می ده و میگه لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک اومد طرفش و بچه اش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم… خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم… اونجا بود که اشکم دراومد.
#منبع: #کتاب_گلچین_خاطرات_ستارخان
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
مدت زمان: 2 دقیقه 18 ثانیه

اگر بنا بود ، آمریکا را سجده کنیم ،انقلاب نمی کردیم ،
ما بنده #خدا هستیم و فقط برای او #سجده میکنیم ،سر #حرفمان هم ایستادهایم !
اگر همه #دنیا ما را محاصره #نظامی و #تسلیحاتی کنند ، باکی نیست # سلاحِ ما #ایمان ماست .. !
#روحش_شاد یادش_گرامی راهش_پر_رهرو
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور