راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۱۴۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

دست نوشته های داود(74)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وظایف منتظران امام

 ارتباط و دغدغه امام را داشتن 

328-یکی از وظایف ما در دوران غیبت، ارتباط و دغدغه امام را داشتن است.

 منظور از ارتباط این است که آدم گاهی با امام خودش خلوت بکند.از خواسته امام اطلاع داشته باشد

 ما امام را نمی بینیم اما امام که به ما توجه دارد.باور کنیم تحت حمایت امام هستیم

به عنوان منتظران امام زمان(علیه السلام) در کنار معرفت که لازمه اش هست.

این ارتباط هم خیلی مهم است.وقتی ما عاشق امام هستیم طبیعتا برای امام هم دغدغه داریم و باید دغدغه ما رضایت امام باشد

وقتی برای امام دغدغه داریم طبیعتا از فقدان او ناراحت هستیم.از این که امام تا کی باید منتظر باشد که غفلت های ما این ظهور راعقب بندازد؟

تا کی باید امام وقتی می‌ خواهد همه ‌اهداف عالم، تمام اهداف انبیاء و اولیاء را محقق کند به خاطر ندانم کاری، بی توجهی، غفلت و گناهان ما این مساله به تاخیر بیفتد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۰۸
مجید روزی

کلام حق (۳) 🌹🍋🌹

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶ ب.ظ

 

🌹🍋🌹
🍋
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 

 وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ اَلنّٰاسِ عَلىٰ حَیٰاةٍ وَ مِنَ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ مٰا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ اَلْعَذٰابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اَللّٰهُ بَصِیرٌ بِمٰا یَعْمَلُونَ  ﴿۹۶﴾بقره
                  🌀🍋🌀🍋🌀
🌺تفسیر کوتاه
ایه ادامه ایه گذشته است و میفرماید یهودیان بیشتر از بقیه مردم به دنیا و لذات دنیوی و...حریص هستند.
وبه خاطر حرص و طمعشان به زندگی دنیوی است که مشرک شدند واز یاد برده اند که آرزوی مرگ حاضر بودند به دروغ بکنند.
در حالیکه الان ارزو میکنند هرچه بیشتر یا حتی هزاران سال در دنیا عمر کنند.تا طعم عذاب الهی را در ان دنیا نچشند و از عذاب روز دگر در امان باشند.و خداوند به آنچه که آنها انجام میدهند آگاه وبیناست



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۶
مجید روزی

سخن زیبا (129)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۵۳ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم
ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﯾﺪ؛
" ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺵ " ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ"ﻗﺸﻨﮓ " ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺭﻭ "ﺳﺎﺧﺖ" ...
"ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺑﺎﺵ " ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﺎﺵ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ "ﺣﺴﺎﺭﻭ" ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻥ ﻭ ﺑﺪﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ " ﺩﺭﺳﺎﺭﻭ" ...
"ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺑﺎﺵ" ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﻫﻤﻪ ﺷﺒﯿﻪ " ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ" ﻧﯿﺴﺘﻦ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﻮﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ " ﭘﯿﺶ ﻧﻤﯿﺮﻩ" ...
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﯿﻨﻘﺪﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺱ ..


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۳
مجید روزی

زیبایی سخن (128) افول معنویت

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۵۲ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 پنج علت افول و کاهش معنویت در جامعه و خانواده‌ها

🎤 حجت الاسلام و المسلمین #رفیعی

📌 ضعف باور‌های دینی: اعتقادات مانند ریشه درخت و اساس عمل انسان است و امروز دشمن و شبکه‌های ماهواره‌ای تمام تلاش‌شان را بر روی تضعیف این باورها متمرکز کرده‌اند.

📌 لقمه حرام: لقمه حرام به طور مستقیم بر روی معنویت تأثیر منفی می‌گذارد، در معنویت دینی لقمه حلال و حرام قبل از تولد فرزند نیز تأثیرگذار است.

📌 عادت بر گناه: اگر گناه عادی شود، اگر در جامعه قبح گناهانی مانند بدحجابی،‌ ربا‌خواری، رشوه و... از بین برود، جای ارزش و ضد ارزش نیز در جامعه عوض خواهد شد؛ آن‌گاه به عنوان مثال بدحجابی ارزش و حجاب به عنوان نماد عدم پیشرفت و تمدن شناخته می‌شود.

📌 تجمل و دنیا: اسلام به هیچ وجه با دنیا مخالف نیست و دنیای مذمت شده، تجمل پرستی، حب دنیا و گناه به وسیله نعمت‌های دنیایی است.

📌 بی‌توجهی خانواده‌ها به فرزندان


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۲
مجید روزی

زیبایی سخن (127) دیگ که میزاید

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۴۸ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دیگ زایید!!

🔹 کیهان در ستون گفت و شنود خود در کنایه ای طنز به روحانی نوشت:

🔸 گفت: تازه چه خبر؟!

🔹گفتم: یادت هست که تا چند روز پیش برخی از مدعیان اصلاحات به مصوبه لغو تحریم‌ها در مجلس اعتراض کرده و می‌گفتند این تصمیم باید در شورای عالی امنیت ملی گرفته شود و نه در مجلس!

🔸 گفت: این ادعایشان همه‌جا پخش شده بود، چطور مگر؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۴۸
مجید روزی

حکایت زیبا (129)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موختن_اسم_اعظم

نقل است که روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از شیخ درخواست کرد اسم اعظم را به او بیاموزد ، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سرگرداند وبعد به او گفت اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد داد و گفت آن را پخته و بفروشد. نَه شاگرد بیاورد و نَه دستور پُخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب می ‌رود و پاتیل و پیاله ای می‌ خرد شروع به پختن و فروختن فرنی می ‌کند و چون کار و بارش رواج می ‌گیرد طَمع کرده و شاگردی می ‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می ‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می ‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌ شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می ‌شود. کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی رفت و با ناله و زاری طلب اسم اعظم کرد. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او گفت تو راز یک فرنی ‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌ خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همان کشکت را بساب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۴۵
مجید روزی

حکایت زیبا (128)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۴۴ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حمالی_و_بارکشی

در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی هست که به قبر حمال معروف است . او شخص بی‌سوادی بود که همه عمر خودش را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. روزی حمال از کوچه ‌ای می ‌گذشت نگاهش به کودکی می افتد که روی پشت بام ‌مشغول بازی بوده ، پای کودک لیز می‌ خورد و از بالا به سمت پایین می افتد ، در این هنگام ، این عارف بزرگ بیان می کند "ساخلیان ساخلار" یعنی نگهدارنده نگه می ‌دارد. با این سخن مرد حمال اتفاق عجیبی می افتد ، گویی بچه را با دو دست گرفته و به حالت ایستاده روی زمین گذاشتند. مردمی که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتند ، لباسش را پاره پاره و به تبرک بردند . او هاج و واج مانده بود و مردم هم از او دست بردار نبودند و جویا شدند که چگونه این‌ کار را انجام داده. فرمود مردم ، من آدم فوق‌ العاده ‌ای نیستم کشف و کرامت هم ندارم ، اکنون هم کار خارق ‌العاده ‌ای نکرده‌ ام ، اتفاق مهمی هم رخ نداده ، یک عمر من امر خدا را اطاعت کرده‌ ام ، لحظه ای هم خدا دعای مرا اجابت کرده است


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۴۴
مجید روزی

حکایت زیبا (127)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۴۲ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 مادریعقوب لیث

امتحان جامعه شناسی ملل داشتیم. استاد سر کلاس آمد، ما می دانستیم که ده سوال از تاریخ کشورها خواهد داد. استاد فقط یک سوال داد و رفت مادر یعقوب لیث صفار از چه نظر در تاریخ معروف شده است؟

از هر که پرسیدم نمی دانستند. تقلب آزاد بود چون ممتحنی نبود. اما کسی هم نمی دانست. همه دو ساعت نوشتیم از صفات این مادر؛ از شمشیر زنیش، از آشپزی برای سربازان ، از برپا کردن خیمه‌ ها در جنگ ، از عبادت‌ هایش و... استاد بعد از دو ساعت آمد و ورقه‌ ها را جمع کرد و رفت.

چهارده تیر ۱۳۵۴ برای جواب آزمون امتحان رفتیم. در تابلو مقابل اسامی همه ما نوشته شده بود مردود! برای اعتراض به‌ سالن دانش سرا رفتیم استاد آمد گفت کسی اعتراض دارد؟

گفتیم آری! گفت خوب پاسخ صحیح را چرا ننوشتید؟

سوال کردیم پاسخ صحیح چه بود استاد؟

گفت: در هیچ کتاب تاریخی نام مادر یعقوب لیث صفار برده نشده ، پاسخ نمی‌ دانم بود.

همه ۵ صفحه نوشته بودید اما کسی شهامت نداشت بنویسد نمی‌ دانم. آن ملتی که همه چیز میداند ناآگاه است بروید با کلمه ی زیبای نمی دانم آشنا شوید ، زیرا فردا روز گرفتار نادانی خود خواهید شد.



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۴۲
مجید روزی

با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی (170)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۶ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

🌼یادگار انگشتر

 وقت خاک‌سپاری‌اش تنها شخصی که می‌توانست قلب اعضای خانواده را آرام کند خودش را به‌موقع رساند. حاج قاسم را می‌گویم. بالاسر قبر ایستاده بود تا پیکر شهید محمد جمالی همراه با مشایعت‌کنندگان وارد مزار شهدای کرمان شود.

حاج قاسم، جیب‌هایش را وارسی کرد انگار به دنبال خاک تربت می‌گشت.کُتش را درآورد، کفش‌هایش را هم. وارد قبر شد. از همان پایین جمعیت را کنترل می‌کرد. تابوت شهید به قبر نزدیک شد.تابوت را کنار قبر روی زمین گذاشتند. جمعیت به سمت قبر هجوم می‌آورد. فرمانده اینجا هم فرمانده بود. یک‌کلام فریاد زد: «عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشان جلو بیایند»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۳۶
مجید روزی

بصیرت (76)

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۰ ب.ظ
 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 جرقه‌هاى زندگى

«یک روز صبح با صداى استارت ماشینى از خواب بیدار شدم. استارت مداوم بود و جرقه‌ها زیاد و مایع قابل احتراق؛ اما با این وصف حرکتى نبود و پیشرفتى نبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۳۰
مجید روزی