جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۳۳۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

آداب سخن

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۰۵ ق.ظ

علامه_حسن_زاده_آملی

#اداب_سخن قدر این دهن را هم بدان که گفت «بسم الله الرحمن الرحیم» دیگر او را آلوده نکن نگذار هر حرفی را بزند حرف هر کسی را پیش بگشد هر چه دلش خواست ابراز کند دهن است، دهن است خیلی شریف است مزبله نیست که ادم هر غذای رو در او بگذارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۰۵
مجید روزی

عاشقانه های شهداء

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۵۷ ق.ظ

💐🌸🌹🍀🌹🌸💐 #عاشقانه_های_شهدا #خاطرات_تفحص_شهدا خاطره ای از #نیمه_شعبان #شقایق #شهدا روایتی جالب از اولین شهید شرهانی(شهید مهدی منتظر القائم)قرارگاه به ما اجازه تفحص در این منطقه (شرهانی) را نمی داد و علت را وجود مسائل امنیتی و حضور منافقین در منطقه اعلام می کردند و دیگر اینکه اکثر شهدای ما داخل خاک عراق میباشند و ما مجوز وارد شدن به خاک عراق را نداشتیم. شهید علیرضا غلامی می گفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۵۷
مجید روزی

شهرداری که رفتگرشد

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۲۴ ق.ظ

 

🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 خاطراتی از #سردار_رشید_اسلام #شهید_والامقام #مهدی_باکری شهرداری که رفتگر شد ، در حاشیه تخریب منزل مسکونی مادر پیر دو بچه سندرم داون 🔹اوایل انقلاب بود #مهدی_باکری #شهردار_ارومیه بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۲۴
مجید روزی

روزی عزرائیل نزدموسی (ع)آمد

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۱۴ ب.ظ

موسی علیه‌السلام پرسید: «برای زیارتم آمده‌ای یا برای قبض روحم؟» عزرائیل: برای قبض روحت آمده‌ام. موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: مهلتی در کار نیست. موسی علیه‌السلام به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۱۴
مجید روزی

درکانال کمیل چه کذشت قسمت آخر

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ

 🔷 خاطرات تفحص 🌹🍃🌹🍃🌹

پس از مدتی #علی_محمدوند و #مجیدپازوکی، #علمداران تفحص #شهدا از همان منطقه فکه به کاروان #عاشوراییان پیوستند. اما آنها خاطرات زیبایی از تفحص #کانال_کمیل تعریف می کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۵۸
مجید روزی

ربیع قرآن (۱۴)

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ

🍃🌸🍃🌸🍃🌸✍استاد حاج داوداحمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

خاطره درباره شهید علی قوچانی از فرماندهان لشکر امام حسین (ع) این خاطره بازگو شده است: در عملیات والفجر 4 بود که ما پس از بیست و چهار ساعت راهپیمایی به پشت مواضع دشمن رسیدیم. آقای قوچانی که فرماندهی گردان را به عهده داشت، فرمود: «ما تا اینجا برای شناسایی آمده بودیم و از اینجا به بعد مواضع دشمن را نتوانسته ایم شناسایی کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۴۶
مجید روزی

دعای ایمن شدن از خطر زازله

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۲۶ ق.ظ

دعای ایمن شدن از خطر زلزله 📖إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا 💠امام صادق (ع) فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «۴۱ سوره فاطر» را قرائت کن. جمعه، ۱۹ اردیبهشت ۹۹ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۲۶
مجید روزی

درانگلستان پسرهفت ساله ای ازپدرش سوال کرد

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۲ ب.ظ

 

مطلب ارسالی توسط استادحاج شکرالله حافظی

: پدر جان جنگ در میان مردم چگونه به وجود می آید؟ پدرش گفت: پسرم فرض کن الان آلمان و انگلستان اختلافاتی با همدیگر داشته باشند مادر بچه داخل صحبت آنها شد و گفت : آلمان چه کاره است که با دولتی مثل انگلستان اختلاف داشته باشد شوهر جواب داد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۰۲
مجید روزی

شخصی گرسنه بودبرایش کلم ِآوروند

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶ ب.ظ

 . اولین بار بود که کلم می دید . با خود گفت : حتما میوه ای درون این برگها است ‌. اولین برگش را کند تا به میوه برسد ، اما زیرش به برگ دیگری رسید . و زیر آن برگ یک برگ دیگر وووووو . . . با خودش گفت :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۵۶
مجید روزی

نگاهمان به خداوندباشد

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۱۷ ب.ظ

💫زنی به روحانی مسجد گفت : 💫

من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم! روحانی گفت : می تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد : چون یک عده را می‌ بینم که دارند با گوشی صحبت میکنند ، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند ، بعضی ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند ، بعضی فقط جسمشان اینجاست ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۶:۱۷
مجید روزی