هنگامى که حضرت على (ع ) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفى دفن کردند، و محل قبرش مخفى بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت ، بخصوص خوارج و بنى امیه ، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود.
هنگامى که حضرت على (ع ) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفى دفن کردند، و محل قبرش مخفى بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت ، بخصوص خوارج و بنى امیه ، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود.
"حسد" که در فارسی از آن به "رشک" تعبیر می شود، به معنای آرزوی زوال نعمت از دیگران است[1]، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.
حسد یکی از صفات ناپسند اخلاقی است و در نفس برخی انسان ها وجود دارد که باعث ضرر و زیان رساندن به شخص حسود می شود،چرا که امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند[2].
یکی از آموزه های دینی ما که بر آن تأکیید فراوان شده است ، کمک به هم نوعان می باشد. اهتمام داشتن بر کمک به دیگران یک صفتی است که با فطرت انسان آمیخته شده و همه انسان ها در هر دین و آیینی که باشند این صفت را می پسندند و کسی که به دیگران کمک می کند را مورد ستایش قرار می دهند.
روزی حضرت رسول اکرم (ع) از شیطان پرسیدند : ای ملعون ! چرا مانع از صدقه دادن می شوی ؟
عرض کرد : ای رسول خدا اگر اره ای بر سرم گذارند و مانند درخت اره ام کنند برایم راحتر است از تحمل صدقه دادن اشخاص.
حضرت فرمود: چرا از صدقه دادن مردم ناراحتی ؟
شیطان گفت : در صدقه پنج خصلت است:
۱. مال را زیاد می کند.
۲. مریضان را شفا می دهد.
۳. بلاها را دفع می کند.
۴. صدقه دهندگان به سرعت از پل صراط عبور می کنند.
۵. بدون حساب وارد بهشت می شوند و عذابی برایشان نیست
رسول اکرم (ع) پس از شنیدن این سخنان از شیطان به او فرمود : خدا عذابت را زیاد گرداند.
منبع : کتاب داستان های عبرت
خداوند تعالی می فرماید: «ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یرائون و یمنعون الماعون[1]؛ وای بر حال نمازگزارانی که از نماز خویش غافلند آنانکه ریاء می کنند و احسان و نیکی به فقراء را منع می کنند».
و می فرماید: «یراءون الناس ولا یذکرون الله الا قلیلا[2]؛ منافقین... با مردم ریا می ورزند و خدا را جز اندکی یاد نکنند».
سکوت جایز نیست
محمدآصف عطایى
مظلوم از ماده ظلم، به معناى ستمدیده است و به کسى که مورد بیدادگرى قرار گرفته و به حق و حقوقش، تعدى و تجاوز شده، اطلاق مى شود. در قرآن کریم، کلمه مظلوم، یک بار آمده است آنجا که مى خوانیم:« ... وَ مَن قُتِلَ مظلُماً فقد جعلناهُ لولِیه سُلطاناً؛ سوره اسرا ایه 33
و آن کس که مظلوم کشته شده است براى ولى اش سلطه [حق قصاص] قرار دادیم.»
در آموزه هاى دینى، همان گونه که از ظلم و ستمگرى، به شدت اعلام انزجار شده، از تن داده به ظلم و ستمگرى نیز نهى شده است. علاوه بر آن،
یکی از موانع سقوط انسان که از نظر قرآن کریم، در ردیف نماز است، خدمت به خلق خداست. اساساً آیات نورانی قرآن بر انفاق و نماز به صورت توأمان تأکید میورزد، به گونهای که در آیات متعدّدی، در کنار تأکید بر اقامۀ نماز، بر رسیدگی به مخلوقات و دستگیری از بندگان خدای تعالی پافشاری کرده است.
خداوند متعال در آیات ابتدایی سورۀ بقره، قبل از هرچیز، قرآن کریم را هدایتگر متّقین برمیشمرد و سپس با تعریف متّقین، به نماز و انفاق به عنوان دو مانع مهمّ سقوط انسان اشاره میفرماید. در واقع این آیات شریف میفرماید که قرآن هدایتگر متّقین است و متّقین کسانی هستند که به خداوند، پیامبر، معاد، امام زمان و بالأخره به غیب، ایمان دارند
یکی از امراض روحی "چشم چرانی" است که پیامدهای ناگواری برای خود فرد و اطرافیان دارد و در آموزه های دینی هم به شدت مورد نهی قرار گرفته است.
بدون شک مهمترین گناهی که دیدگان آدمی مرتکب می شود و بزرگترین حرامی که آدمی از ناحیه چشم بدان آلوده می شود نگاه به نامحرم است. نگاه ناپاک روح و روان آدمی را در بر می گیرد، انسان را برای گناه آماده می کند و از مسیر تعالی باز می دارد. همین پیامدهای سوء باعث شده که آیات و روایات زیادی مرد را به تقوای چشم دعوت می کنند و از نگاه های حرام و زهرآگین شیطان منع می نمایند.