صیاد دل ها (۱۲)
* پدرتان معمولا تأکیدات و سفارشات ویژهای هم به شما داشت؟
توصیه همیشگی پدرم ایستادگی بر سر هدف، و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و تأکید داشتند که این ۲ امر مهم تنها در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل میشود.
* پدرتان معمولا تأکیدات و سفارشات ویژهای هم به شما داشت؟
توصیه همیشگی پدرم ایستادگی بر سر هدف، و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و تأکید داشتند که این ۲ امر مهم تنها در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
فرزند شهید صیاد شیرازی
شب قبل از ترور چه مسائلی بین شهید صیاد شیرازی و خانواده گذشت؟
در آن سال من سوم دبیرستان بودم و شب شهادت ایشان شب امتحان درسی بنده هم بود و برای استفاده از محضر ایشان و طرح مسائل درسی خود به ایشان مراجعه کردم چراکه ایشان بر ریاضیات و زبان انگلیسی تسلط کاملی را داشتند.
ایشان هم تازه از سفر مشهد مقدس و زیارت امام رضا (ع) و دیدار با والده برگشته بودند و روحیه معنوی قوی هم در وجودشان بود و این روحیه معنوی را به فضای خانواده نیز انتقال داده بودند و نه تنها در شب شهادتشان بلکه همیشه با خانواده مهربان و با محبت بودند.
پدر ان شب به من توصیه کرد
ایشان پرداختن به درس و علم بود تا مسائل علمی خود را با توجه بیشتری پیگیری کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
با صیاد دلها در نهضت خاطره گویی(9)
چه زیبا فرمود مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که صیاد شایسته شهادت بود.
بازماندگان جنگ نهروان سالها بعد وقتی فهمیدند چه کسی دام چهارزبر را برایشان طراحی و گسترد و آنان را از اشغال ایران بازداشت، کینه و بغض برآمده از این شکست مفتضحانه، حنجره کفر را به درد آورده و نقشه خصمانه دیگری را برای فرزندان خلف و صالح کشور اسلامی ایران طرح ریزی کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید صیاد در خاطرات خود درباره عملیات مرصاد من در آن زمان
من نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع بودم و در ساعت 2030 مورخه 67/5/3 معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح به من تلفن کرد و گفت دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق دارد میآید
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالا مال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی.
خدایا؛ تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آنچه را که تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالا مال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی.
خدایا؛ تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آنچه را که تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم. اگر این نبود، آن هم خواست تو بود
بسم الله الرحمن الرحیم
همسر شهید
ما پسر عمو، دختر عمو بودیم. هفده ساله بودم که مرا برای او- که ۲۵ ساله بود-خواستگاری کردند.آن زمان، افسر جوانی بود که در ارتش خدمت می کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
- شهید عزیز کاوه-که افتخار همرزمی نزدیک با او را دارم-از اسوه های مجاهدین فی سبیل ا... است. در هر عملیاتی که انجام می شد، ابتکار عمل را به دست می گرفت؛ آن هم ابتکاری که مخصوص به خودش بود. در صحنه ی نبرد بود و راست و چپ، جلو و عقب را زیر نظر داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
سه روز قبل از پیروزی انقلاب، بازداشت، اما با پیروزی انقلاب آزاد شدم و به دنیای نورانی خدمت در ارتش اسلام وارد شدم. همان روزها، ضد انقلاب توطئه ی سنگینی را آغاز کرده بود. پنجاه و نه نفر پاسدار اصفهانی را در جاده ی سردشت-بانه به شهادت رسانده بودند