جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۱۶۶ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

مداد بیت المال (خاطره ای از شهید بابایی )

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۳۹ ق.ظ

 

بعد از ظهر یکی از روزهای پاییزی، که تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس می گذشت، او را به محل کارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم.

در اتاق کارم به عباس گفتم: پسرم پشت این میز بنشین و مشق هایت را بنویس.

سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی، آنها را برای جدا کردن و نوشتن شماره به اتاق کارم آوردم.

روی میز به دنبال مداد می گشتم. دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۳۹
مجید روزی

 

پروردگارا بگذار ؛
از سیم خاردار نفس عبور کنیم
تا به نردبان شهادت برسیم

مقام معظم رهبری
زنده نگهداشتن ویادوخاطره شهداء کمترازشهادت نیست ؛ جهت نشرفرهنگ ایثارشهادت آدرس مارابه دیگران معرفی کنیددبان شهادت برسیم …

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۴
مجید روزی

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا بقیه دالله عج

برای شناخت باید  آدمها را خواند، پس ورق بزن!

 

 اینکه گروهی جایگاهِ اجتماعی دارند یا تعداد طرفدارانشان زیاد است (با وجود اینکه در زمینه‌ای خاص مهارت دارند)، دلیل بر صحتِ تمامِ اعمالِ آنها نمی‌شود.کثرت حلقه طرفداران دلیل بر اعتماد نیست

ما باید ارزشهای زندگیمان را بر اساس نظراتِ فردی (امام زمان عج) تنظیم کنیم که از همه عاقل‌تر و عادل‌تر است.

برای اینکه از نظرات عالانه  و عاقلانه امام زمان عج بهره برداری کنیم نیاز داری که نسبت به ایشان هم معرفت داشته و هم به ایشان تقرب داشته و دنبال رضایت و تبعیت از ایشان باشیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۳۳
مجید روزی

وصیت نامه شهید یوسف شریف

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۰۱ ق.ظ

 

وصیت نامه شهید یوسف شریف

بسمه تعالی                  “امام را دعا کنید

*تعزیه و عزاداری

بازماندگانم گریه اگر برای خدا باشدخیلی ارزش دارد و با عث می شود که زنگار قلب کنده شود و قلب را روشن نماید . گریه بر شهید هیچ معنی ندارد و شما اگر به توصیه هایم جامه عمل می پوشید از شما می خواهم که به هیچ عنوان بر سر نعش و قبرم اشک نریزید زیرا امام عزیزم برای فرزند گرامیش گریه نکرد ولی چون آن فطرت انسانی و مادری تو این اجازه را به تو نمی دهد از تو می خواهم که اگر نتوانستی خودت را کنترل کنی بیاد علی اکبر و علی اصغر گریه شوق بکن و بگو خدایا اگر گریه  می کنم  به خاطر این است که گریه گنهکاران نزد تو بی نهایت ارزش دارد وبرای شکرگزاری از نعمت های خدا خاضعانه در مقابل خالق خود زانو زده وگریه کن .

*بدهکاریم نسبت به خداوند                                                            “امام را دعا کنید”

خدایا تو را به عزت و جلالت من عاصی را روسیاه وارد محشر مگردان .

بار الهی قسم به ممتاز ترین صفاتت بافضلت با بندگان نادم و پشیمان شده از افعال و کارهای بد رفتار کن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۰۱
مجید روزی

زندگینامه شهید یوسف شریف

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۴ ق.ظ

یوسف در دامان پاک مادر سیده اش رشد کرد . علاقه اش به انجام فرائض دینی در میان خانواده و دوستانش از او چهره ای

متفاوت از همسن و سالانش ساخته بود . نوجوانی اش با خیزش مردم علیه حکومت پهلوی مصادف بود . تلاش یوسف در

روزهای انقلاب بیش از توان تحمل یک جوان عادی بود . بعد از پیروزی انقلاب او برای حفظ دستاوردهای این هدیه الهی روز

و شب نمی شناخت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۵۴
مجید روزی

شهادت در سجده ( خاطره ای از شهید یوسف شریف )

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۴۵ ق.ظ

 

می گفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم »

یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت .

جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو ا فتاد . دیدم گلو له ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت .

صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف ا ست ».

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۴۵
مجید روزی

 

صبح یکی از روزها با هم به کاباره پل کارون رفتیم. به محض ورود، نگاه شاهرخ به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه، تا حالا اینجا ندیده بودمش؟!
در ظاهر زن بسیار با حیائی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود.
شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره، تا حالاندیدمت، تازه اومدی اینجا؟!
زن، خیلی آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۳۷
مجید روزی

ارادت به امام (ره)( از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام )

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۱ ق.ظ

 

هر شب در تهران تظاهرات بود. اعتصابات و درگیری‌ها همه‌چیز را به هم ریخته بود. از مشهد که بر گشتیم، شاهرخ برای نماز جماعت رفت مسجد. خیلی تعجب کردم. فردا شب هم برای نماز مسجد رفت. با چند تا از بچه‌های انقلابی آنجا آشنا شده بود. در همه تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد. حضور شاهرخ با آن قد و هیکل، قوت قلبی برای دوستانش بود .
البته شاهرخ از قبل هم میانه خوبی با شاه و درباری‌ها نداشت. بارها دیده بودم که به شاه و خاندان سلطنت ناسزا میگفت.
ارادت شاهرخ به امام(ره) تا آنجا رسید که در همان ایام قبل از انقلاب سینه‌اش را خالکوبی کرده بود. روی آن هم نوشته بود: خمینی، فدایت شوم.

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۳۱
مجید روزی

حضرت زهرایی ( از خاطرات شهید کمال فاضلی)

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۴۱ ق.ظ

عملیات محرم مجروح شد. طوری که دکترا ازش قطع امید کرده بودند .

حضرت فاطمه اومده بود به خوابش ، فرموده بود : «پسرم تو شفا گرفتی ، بلند شو. فقط باید قول بدهی که جبهه را ترک نکنی.»

بعد از این خواب ، سر از پا نمی شناخت …

عملیات خیبر ، شد فرمانده گردان حضرت علی اکبر از بس حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو عوض کرد گذاشت “یازهرا”

شهید که شد ایام فاطمیه بود ترکش خورده بود توی پهلوش …

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۴۱
مجید روزی

معجزه شهدا ( از خاطرات شهید سید حسن ولی )

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۳۶ ق.ظ

 

شهید سید حسن ولی بسیار به کبوتر و پرورش آنها علاقه داشت و به آنها عشق می ورزید .
خواهر این شهید بزرگوار میگوید وقتی حسن دو دستش را باز میکرد کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند و وقتی شهید قرار بود به جبهه اعزام گردد این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن با آن روانه میشد رفته و برگشتند ظاهرا فهمیده بودند حسن قرار است شهید شود.بعد از خبر شهادت سید حسن به خانواده اش مادرش اصرار کرد دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببریم و می گفت پسرم خیلی این کبوترها را دوست داشت.
بنابراین خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید شهرستان آمل میشدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند یک کبوتر سفید و یک کبوتر مشکی…وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند و موقع تحویل جنازه رسید مادرش دو کبوتر را بر روی سینه شهید قرار داد و کبوتر سفید به محض دیدن پیکر بی جان شهید در دم جان داد و با شهید همراه گشت…این است معجزات شهدا …

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۳۶
مجید روزی