✧✾════✾✰✾════✾✧
نخواه گناه کنی! گناه نمیکنی
یه جوان زیبائی بود به نام ابن سیرین
شغل این جوان پارچه فروشی بود
مغازه هم نداشت فقط یه سبد داشت
که رو سرش میذاشت و تو این کوچهها
راه میافتاد و کاسبی میکرد
آنان که زخم های دیروز را امروز هم مرور می کنند
دیروز روز فدا شدن بود ، امروز روز فدایت شوم
دیروز با هم به دشمن می زدیم ، امروز برای هم می زنیم
حجــــــــــــــــــــاب
••خـَواهرم••
در ایڹ دُنیا ترکش های حجاب
نادُرستَت
تقوای جَواناڹ این مَرز بوم را
میگیرد!
و در آڹ دُنیا، هَمـین ترڪکش ها
دامن خودت را
••برادَرم••
نگاه شما تیریست از سَمت
شیطاڹ بر قـَلب خودتاڹ؛
مُراقب دام های شیطاڹ باشیم
حجــــــــــــــــــــاب زن و مرد ندارد
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
#شهیدانه
#سیره_شهدا
#شهید_علی_امرایی
#شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد …
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی #علی آقا بودند.
این خاطره از #شــهید_عزالدین جوان #هفده_ســاله لبنانی اســت که در راه دفاع از حرم عمه سادات به #شهادت رسید.
این #شهید مدتی قبل به مادرش میگوید، با
توجه به خوابی که دیدهام این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم!!
مادر با ناراحتی اجازه تعریف خواب را نمیدهد. اما او برای دوستانش اینگونه
مدت زمان: 2 دقیقه 11 ثانیه
تعریف کرد: دو شــب است که خواب میبینم روی سینه ام نشسته اند تا سرم را
از تنم جدا کنند! من فریاد میزنم و آن وقت است که امام حسین(ع)میآید و
میگوید: نترس، درد ندارد… عزیز من! ســر تو را خواهند برید. همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت.
اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از
هر طرف تو را در بر خواهند گرفت!!
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
کافیه کارای روزمره مون رو به خاطر خدا انجام بدیم.
اگه توی این کار زرنگ باشی شک نکن;
شهید بعدی تویی..
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
نزدیک ظهر بود . از شناسایی بر میگشتیم .
از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم . آن قدر خسته بودیم که نمیتونستیم پا از پا برداریم، کاسه زانوهامون خیلی درد میکرد . حسن طرف شنی جاده شروع کرد به نماز خوندن. صبر کردم تا نمازش تموم شد .
گفتم : « زمین این طرف چمنیه ، بیا این جا نماز بخون »
گفت : « اون جا زمین کسیه ، شاید راضی نباشه .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
حاج علی فضلی فرمانده لشکری نبود که بیخیال باشد و نیرویش را در محاصره رها کند.