بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل از سوی کشورهای قدرتمند دنیا در ایران فشارهای زیادی وارد می شد تا ما قطعنامه را بپذیریم در همان ایام خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل متحد برای رایزنی‌های لازم به ایران آمد یکی از برنامه‌های وی ملاقات با حضرت آیت الله خامنه ای بود در آن زمان آقا رئیس جمهور بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
در اولین ملاقاتی که مقام معظم رهبری با کوفی عنان داشتند در آغاز مذاکرات درباره تاریخچه کشور غنا و شخصیتهای بزرگان و موقعیت سیاسی و اجتماعی کشور غنا صحبت کردند کوفی عنان بعد از ملاقات گفته بود من با این که اهل غنا هستند درباره کشور خود به اندازه ایشان اطلاع ندارم ایرانی ها و مسلمان ها باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند ای کاش ایشان دبیرکل سازمان ملل بود همچنین بعد از جلسه کوفی عنان به خبرنگاران گفته بود از همان ابتدای ملاقات حضرت آیت الله خامنه ای قلب مرا تسخیر کردند
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام معظم رهبری به علت جراحی کیسه صفرا در بیمارستان بستری بودند توفیقی بود که به اتفاق حجت الاسلام محمد علی زم و چند تن دیگر از دوستان نویسنده و عیادت مقام معظم الله برویم در آن دیدار حضرت آیت الله خامنه ای از چند کتاب رمان نام بردند که همه آنها را در زمان بستری در بیمارستان مطالعه کرده بودند برای ما نام آن کتاب‌ها هم تازگی داشت از خجالت سر خود را پایین انداخته بودیم و در عین حال تبحر و دقت و شوق در مطالعه مقام معظم رهبری را تحسین می کردیم علاوه بر شوق مطالعه استفاده از وقت آن هم در بیمارستان و در زمان بیماری ستودنی و برای همه ما درسی جالب بود
بسم الله الرحمن الرحیم
امام خامنه‌ای بسیاری از کتابهای مفیدی را که وارد بازار می‌شود تهیه کرده و مطالعه و حتی نقد می‌کند در یکی از دیدارها که معظم الله از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران داشتند در برخورد با ناشرانی که همان کتابهای ترجمه شده یا کتب تاریخی ترجمه شده را چاپ می نمودند طوری سراغ دیگر آثار ترجمه نشده مولفان خارجی را می‌گرفتند و یا پیرامون کتاب ترجمه شده اظهار نظر می کردند
بسم الله الرحمن الرحیم
مادر ما که بانوی خوش اخلاق مهربان و در عین حال شجاع بود در زمان ریاست‌جمهوری من گاهی با بعضی از مقامات استانی و کشوری تماس می‌گرفت و از وضعیت موجود ابراز نگرانی و به نحوه عملکرد بعضی از مسئولین اعتراض می‌کرد و می‌گفت چرا به گرفتاریهای مردم رسیدگی نمی کنید مادرم بزرگوار بعد از رحلت پدر تنها بودن حتی یک مستخدم هم نداشتم در آخر عمرشان با این که مریض بودن هیچگونه امتیازی بر دیگران نداشت
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام معظم رهبری در مورد تمرین منبر رفتن در دوره نوجوانی می‌فرماید در همان دوره آخر دبستان یعنی کلاس پنجم و ششم تازه منبر آقای فلسفی را از رادیو پخش می‌کردند که ما از رادیو شنیده بودیم من تقلید او را در بچگی می‌کردم و هم نسبت به آن بخش های کتاب دینی را با صدای بلند ولی خیلی شمرده پشت سر هم می‌خواندم معلم و پدر و مادرم خیلی خوششان می‌آمد من را تشویق می‌کردند
بسم الله الرحمن الرحیم
زمانی که دانشگاه تهران تحصیل می کردم امام خامنه‌ای دیدار از دانشگاه تهران داشتند و در مسجد دانشگاه تهران برای دانشجویان سخنرانی کردند حدود یک ساعت صحبت کردم محور اصلی صحبت در رابطه با ادبیات فارسی و تاریخ ایران بود بعد از سخنرانی ایشان یکی از اساتید ما که در استادی توانمند و دوست داشتنی بود و گرایش سیاسی هم نداشت روز بعد از دیدار سر کلاس بین دانشجویان از سخنرانی حضرت آقا صحبت کردند و گفتند ایشان اشرافیت بی‌نظیری روی تاریخ و ادبیات فارسی دارد و قدرت بیان او از توانمندی بالایی برخوردار است
الله الرحمن الرحیم
بعد از قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل از سوی کشورهای قدرتمند دنیا در ایران فشارهای زیادی وارد می شد تا ما قطعنامه را بپذیریم در همان ایام خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل متحد برای رایزنی‌های لازم به ایران آمد یکی از برنامه‌های وی ملاقات با حضرت آیت الله خامنه ای بود در آن زمان آقا رئیس جمهور بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
از ده سالگی عمامه به سر بودم حضرت آقا در مورد معمم شدن خود در دوران نوجوانی فرموده اند چیزی که حتماً می دانم برای شما جالب است این است که من همان وقت معمم بودم یعنی در بین سنین ۱۰ و ۱۳ سالگی من عمامه به سرم بود قبا تنم بود قبل از آن هم همینطور از اوایل ای که به مدرسه رفتم با قبا رفتم منتها تابستان‌ها با سر برهنه می رفتم زمستان که می شد
بسم الله الرحمن الرحیم
روز اول دبستان و عینکی شدن حضرت آقا از روز اولی که به مدرسه رفتند می فرمایند روز اولی که ما را به دبستان بردن روز خوبی بود روز شلوغی بود وبجه ها بازی می‌کردند ما هم بازی می کردیم اتاق ما کلاس بسیار شلوغی بود باز به چشم آن وقت کودکی من وعده بچه های کلاس اول زیاد بود حالا که فکر می‌کنم شاید ۳۰ نفر ۴۰ نفر بچه ها کلاس اول بودیم و روز پر شور و شوقی بود
