امام خامنه ای (۱۲۸)
بسم الله الرحمن الرحیم
روز اول دبستان و عینکی شدن حضرت آقا از روز اولی که به مدرسه رفتند می فرمایند روز اولی که ما را به دبستان بردن روز خوبی بود روز شلوغی بود وبجه ها بازی میکردند ما هم بازی می کردیم اتاق ما کلاس بسیار شلوغی بود باز به چشم آن وقت کودکی من وعده بچه های کلاس اول زیاد بود حالا که فکر میکنم شاید ۳۰ نفر ۴۰ نفر بچه ها کلاس اول بودیم و روز پر شور و شوقی بود خاطره بدی از آن روز ندارم البته چشم من ضعیف بود هیچکس هم نمیدانست خودم هم نمیدانستم فقط می فهمیدم چه چیزهایی را درست نمیبینم بعدها چندین سال گذشت و من خودم فهمیدم که چشم هایم ضعیف است پدر و مادرم فهمیدند و برایم عینک تهیه کردند وقتی که من ۱۳ سال داشتم عینک به چشم میزدم و این نقص کار من بود قیافه معلم را از دور نمی دیدم تخته سیاه را که روی آن می نوشتن اصلاً نمی دیدم و این مشکلات زیادی را در کار تأثیر من به وجود می آورد