طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت:
شونه هاتو دیدی؟
گفت: مگه چی شده؟
گفت: یه کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توئه…
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت:
شونه هاتو دیدی؟
گفت: مگه چی شده؟
گفت: یه کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توئه…
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن…
شهیــــــــــــــــــــدانه
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
یکی از افتخارات بزرگ شهید سهیلیان، آزاد کردن سرپل ذهاب بود. آن هم درست زمانی که از تهران، دستوری مبنی بر تخلیه پادگان سرپل ذهاب و از بین بردن مهمات داده شده بود تا مبادا انبار مهمات به دست دشمن بیفتد. حمیدرضا دستور رسیده را نادیده گرفت و اعلام کرد: «هر کس میخواهد از این پادگان برود، برود. اما هیچ کس حق ندارد یک بالگرد را از این جا خارج کند.»
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
۱۵ مهر ۱۳۶۱ بمباران منطقه سومار
همه اندام بدن یک بسیجی در یک بیل!
من از همان روز تا الان – یعنی حدود چهل سال – فکر اینم که اون عزیز رو از روی چی شناسایی کردند؟!
#شهیدانه
#سیره_شهدا
#شهید_علی_امرایی
#شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد …
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی #علی آقا بودند.
در اهواز مسئول انتقال #شهدا بودم.
یک روز پیرمردی مراجعه کرد و گفت: فرزندم #شهید شده و در اینجاست ، با تعجب سراغ لیست #شهدا رفتم . اما هر چه گشتیم مشخصات #پسر او نبود. پیرمرد اصرار می کرد که آمده تا #پسرش را با خودش ببرد!
من هر چه می گفتم که چنین مشخصاتی در میان #شهدا نداریم بی فایده بود.
دقیقا مقابلمون، تکفیریهای لعنتی اند
تعدادِ زخمی هامون رفته بالا
دلمون گرمه به حضرت زینب
دو تا شهید دادیم، هشت تا زخمی، ولی دلمون گرمه که راه خوبی رو انتخاب کردیم
شارژِ موبایلم تموم شده، دیگه زیاد نمیتونم صحبت کنمچون مموری های گوشی ام رو برداشته بودم، حافظه ای برای ضبط فیلم ندارم .
بسم الله
سلام الله علیکم
12 اسفند تولدمه...
از شانزده سالگی وقتی سر قبر هر *شهید گمنامی* که هم سنم بود میرفتم
احساس میکردم قرابت و نزدیکی ای دارم با ایشان...
امیدوار میشدم که *شهید* میشم...
اما الان دیگه دارم نا امید میشم...
سنّم داره رد میشه از سن شهدای جنگ....
نفس بزرگتر و قویتر میشه...
خدایا ...
حســـــــین جان...
آقای من...
من باورم شده که فدای تو میشوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین
تا بزم روضــههای محرّم مـرا ببر در من بِدَم که آتش خاکسترم حســین
+ به حرمت این روزها که همه عزادار مادر هستیم تبریک نگویید , عاجزانه آرزو دارم برایم دعای شهادت کنید
+ زادروزم رو خیلی دوست دارم 12/12 , آرزو دارم همین روز روز شهادتم باشه در رکاب امام زمان
البته سال قمری 5 شعبان به دنیا اومدم روز میلاد جد بزرگوارم
قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود:
هر که دارد بر ولایت بدگمان،
حق ندارد پا گذارد در این مکان
میگفت: کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت و همه اینها به هم وصل هستند.
شهید والامقام احمد عطایی
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور