جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۱۱ مطلب با موضوع «درس های بزرگان حکایت هاوداستان ها» ثبت شده است

یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود: « منطق ماشین دودی». می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم. وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۲
مجید روزی

👌👌 مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ از مال دنیا یک ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ که ﮔﻮﺷﻪ اون ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ هم ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ. 🚶ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ که ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ١٥٠ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﯿﺨﺮﯾﻢ. مرد ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ شاید کسی ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮه ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۰۴
مجید روزی

*❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤* 🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻 *روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند...* *بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۰
مجید روزی

🔹مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت : تو توانستی در عرض سی روز پسرم را ملتزم به خواندن نمازهایش کنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم ! و اشک در چشمانش جمع شد ... 🔹عروس جواب داد : مادر داستان سنگ و گنج را شنیده ای ؟ می گویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۵
مجید روزی

 💠 #ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺷﺘﺮﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻋﻤﻖ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﺷﺘﺮ گفت: ﺗﺎ #ﺯﺍﻧﻮ! ﻭﻗﺘﯽ #ﺭﻭﺑﺎﻩ داخل ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ شد، ﺁﺏ ﺍﺯ ﺳﺮﺵ ﮔﺬﺷﺖ! ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ‌ﺯﺩ ﻭ ﻏﺮﻕ ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﺑﻪ #ﺷﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﺗﺎ ﺯﺍﻧﻮ! #ﺷﺘﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ ﺗﺎ ﺯﺍﻧﻮ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۴۱
مجید روزی

😭😭😭😭😭😭😭😭 در روزگاری نه چندان دور، پنجاه شصت سالگی سن آرام و قرار بود. پنجاه شصت ساله ها جزو بزرگان فامیل و خانواده بودند و برای خودشان حرمت و احترام و برو و بیایی داشتند. برای نوجوانان و جوانان فامیل الگو بودند . اما امروز پنجاه شصت ساله های ایرانی وضع دیگرى دارند . نه مانند پنجاه شصت ساله های جوامع سنتی و سالیان قبل احترام بزرگتری و ریش سفیدی دارند !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۰۳
مجید روزی

، و اسامی تعدادی از دوستانش را که بیش از ٥٠ نفر بودند به پدرش میدهد و از پدر میخواهد که با دوستانش تماس بگیرد و آنها را برای روز عروسی دعوت کند! پدر هم قبول میکند. شب عروسی ، پسر با تعجب میبیند که فقط ١٥ نفر از دوستانش آنجا هستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۱۹
مجید روزی

 . در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود . آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت .وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛ به همین دلیل کینه او را برداشت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۳۰
مجید روزی

 زیباترین زن پاریس و دشنه ظریف عروس خاورمیانه* 🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️ *به گزارش الف عطالله مهاجرانی در کانال تلگرامی خود به نقل از طارق متری وزیر سابق فرهنگ لبنان نوشته بود:* *"همراه سعد حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیت الله خامنه ای بود* . - این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است- قبل از دیدار قرار شد،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۱۳
مجید روزی

.👇 (إمام جماعت مسجد ما دزد است! ) یکی از دوستان خاطره ای را تعریف می‌کرد که: در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود در یکی از مساجد به امامت جماعت مسجدی منصوب گردید و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده ای تلاش می‌نمود که امام جماعت میهمان خانه‌ی او شود , خصوصا در ماه مبارک رمضان .. و این بود که یکی از مامومان ,

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۷
مجید روزی