شهیدی که بعداز۱۶ سال سالم از زیرخاک بیرون آورده شد
شهید محمدرضا شفیعی یکی از خاصترین شهدای دفاع مقدس است. او در دوران اسارت به دست نیروهای بعثی به شهادت رسید و وقتی پس از سالها پیکرش به میهن بازگشت موجی عظیم را در کشور به وجود آورد.
شهید محمدرضا شفیعی یکی از خاصترین شهدای دفاع مقدس است. او در دوران اسارت به دست نیروهای بعثی به شهادت رسید و وقتی پس از سالها پیکرش به میهن بازگشت موجی عظیم را در کشور به وجود آورد.
از کتاب" بازگشت " آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد
﷽
اکثر افراد از این موضوع بیاطلاع هستند که با حس دلسوزی نسبت به دیگران اتفاقات مشابه آن شخص را به زندگی خویش دعوت میکنند ... آنگاه که نسبت به کسی دلسوزی، میکنید و با احساسات شدید، راجعبه شرایط ناراحت کنندهاش میاندیشید، صحبت میکنید، و یا ساعتها فکر میکنید، در واقع شما؛ با احساسات منفی شدید
✨ حضرت موسی بن جعفر (ع) با صبری و کظم غیظی که داشتند، توانستند 14 سال اسارت در زندان هارون الرشید را تحمل کنند. حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی سخنران و کارشناس مذهبی و امور دینی همزمان با ولادت امام موسی بن جعفر(ع) درخصوص ویژگی های بارز این امام رئوف(ع) گفت:
.👇 (إمام جماعت مسجد ما دزد است! ) یکی از دوستان خاطره ای را تعریف میکرد که: در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود در یکی از مساجد به امامت جماعت مسجدی منصوب گردید و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده ای تلاش مینمود که امام جماعت میهمان خانهی او شود , خصوصا در ماه مبارک رمضان .. و این بود که یکی از مامومان ,
✨﷽✨ 🔴
✍حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی : از برخی روایات و آیات قرآن کریم اینچنین برمیآید که برخیها در همه شئون زندگی موفق می شوند؛ یعنی به هر راهی که وارد شوند، به آنها خیر میرسد و راه برایشان باز است؛ امّا بعضیها طوری هستند ـ
🔆یونس نقاش، در سامرا همسایه امام هادی علیه السلام بود، 🍃پیوسته به حضور امام علیه السلام شرفیاب می شد و به آن حضرت خدمت می کرد. 🔰یک روز در حالی که لرزه اندامش را فرا گرفته بود محضر امام آمد و عرض کرد: سرورم! وصیت می کنم با خانواده ام به نیکی رفتار نمایید! 🌹امام فرمود: چه شده است؟ عرض کرد:
سوال یک دختربچه ۹ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند: ما درکلاس ۲۴نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . . وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم .
👇🏼 ♥️خیلی قشنگه بخونید♥️
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.
🌸🍃🌸🍃 " " بازرگانی که ورشکست شده بود، نزد امام صادق (ع) رفت و گفت: « ور شکست شدم دیگر هیچ سرمایه ای ندارم . حضرت فرمود: «مغازه که داری» گفت: «بله!» امام صادق فرمود :« برو مغازه را جارو کن، تمیزش کن و دم مغازه بنشین و دعایی هم حضرت فرمودند که برای برکت کسب و کارش خوانده شود