🍃🌸🍃🌸🍃🌸✍ راوی استادحاج شکرالله حافظی
او می گوید هر جایی احتیاج داره یه نفر حرف آخر رو بزنه کسی هم روی حرف او حرفی نزنه حالا این حرف آخر را تو مملکت ما کسی میزنه که عالم دینه بنده واقعی خداست خدا هم پشت و پناه ایشونه بعد از مدتی که از انقلاب اسلامی گذشت شاهرخ نشسته بود
✍در صحرا هیزم های بزرگ را با هیزم های کوچک و ریز روشن می کنند. گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع می شوند. به همین خاطر است که قرآن کریم روی گناهان ریز و کوچک حساسیت نشان داده و می گوید
🌷🌺🌹🕊🌹🌺🌷 #خاطره #شهید_والامقام #سیدمرتضی_آوینی #وعده_ما_بهشت یکی از فرماندهان جنگ روایت می‌کند: خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست #سید_مرتضی_آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما #سید_مرتضی را ببینیم . خلاصه نشد. بالاخره آقا #
🌹💐🕊🌷🕊💐🌹 🌹#شناخت_لاله_ها🌹
#از_شیرخوارگاه #تا_آسمان 🖼 #دوقلوهای_غریب #ثاقب_و_ثابت_شهابی_نشاط #قسمت_آخر حال درد نان بود یا درد جان، کسی نمی‌دانست. از آن پس بود که آن #زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان. #ثاقب_و_ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا #اهواز و #خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند،
🌸🍃🌸🍃 *با دقت بخوانید*
*داستان ازدواج حضرت موسی (ع) - با یکی از دختران حضرت شعیب (ع) :* *۱- دختران شعیب پیامبر در اطراف شهر مدین، مانند مردم به چرای گوسفندان اشتغال داشتند، آنان پیری و ناتوانی پدر را دلیل کار خود اعلام کردند. گویای این نکته مهم است که دین با حضور زنان دراجتماع وبرعهده گرفتن کارهای دشوار- همچون شبانی گوسفندان- مخالفتی ندارد.*
🌺🍀🎋🌸🎋🍀🌺 #توسل_به_آقا #اندکی_تامل #رزمنده_ای_که_شفا_گرفت قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود، شب جمعه برادران درخواست کردند که برای خواندن دعای پر فیض کمیل در مسجد پادگان جمع شویم.
🔅 از زبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ✅چرا نماز صبح می خوانیم ؟ 🌞صبح آغاز فعالیت شیطان است هرڪه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند. ✅
💠 قصار الایات 🔷🔶 سَیُطَوَّقُونَ مَابَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیمَةِ به زودى آنچه را که بخل کرده اند در روز قیامت، [به صورت] طوقى بر گردنشان آویخته می شود سوره مبارکه آل عمران- آیه 180 🖌 سید‌مصطفی حسینی‌راد «بُخل» یکی از صفات رذیله است که هم خود شخص را آزار می‌دهد و هم دیگران را.
حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ می ﻜﺮﺩ: ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ.
✅خدا در دل همه‌ی ما سخن می گوید. 💓 اما سر ما همچون یک بازار آن قدر شلوغ و پر سر وصدا است که هرگز این ندای آرام و آهسته‌ی درون را نمی شنویم. آن قدر غوغا و قیل و قال بی مورد در ما هست که گوش ما نسبت به ندای دلمان که همواره ما را فرا می‌خواند، کر است.
