آشنای بادفاع مقدس فصل دوم شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی قبل از شروع جنگ قسمت (۱)بخش اول
آشنایی با دفاع مقدس فصل دوم شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی ایران قبل از شروع جنگ قسمت(۱) بخش دوم الف: اوضاع سیاسی اگر اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و افشای اهداف توسعه طلبانه آمریکا و پرده برداشتن از ارتباط بعضی از سران دولت موقت موجب سقوط دولت مهندس بازرگان شد ولی حکومت لیبرالیسم با انتخاب بنیصدر به عنوان رئیس جمهور همچنان به حیات خود ادامه داد و با سیاست حذف نیروهای انقلابی از تمام صحنهها اطمینان آمریکا و گروهک های وابسته به اودر داخل بیشتر از دولت موقت به خودشان عوامل فشار علیه خط امام (ره)ونیرو های وفادار به این خط را می توان در موارد زیر خلاصه کرد. ۱ -فشار سیاسی آمریکا به منظور آزاد کردن جاسوسان خود در سفارت آمریکا که با حفظ موقعیت سیاسی لیبرال ها همراه بود در این مورد می توان قطع ارسال تجهیزات نظامی و تجاری وتوقف واردات آمریکا به ایران توسط کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا لغو پروازهای آمریکا به ایران و صدور روادید برای ایرانیان و توقیف دارایی های ایران در بانکهای آمریکا را نام برد. ۲- تشدید بحران ها و ناآرامی های مرزی در استان کردستان . ۳-طرح حمله نظامی در واقعه طبس به بهانه آزاد ساختن گروگان های آمریکایی در ایران. ۴-درخواست آمریکا از کشورهای عضو بازار مشترک اروپا مبنی بر تحریم اقتصادی ایران و موافقت آنها. ۵ -ایجاد جو شدید تبلیغاتی و جنگ روانی علیه نیروهای مومن و انقلابی با تحریک گروههای داخلی خصوصاً سازمان منافقین. ۶- بالاخره محور قرار دادن بنی صدر رئیس جمهور وقت در اجرای اهداف داخلی و ایجاد وحدت تاکتیکی به این همه گروههای مخالف در لوای بنیصدر و استفاده از موقعیت و امکانات تبلیغاتی رئیسجمهور در راستای تحقق آن. سرانجام ،پس از این که با این فشارها نتوانستند نیروهای مکتبی را ازصحنه های مختلف حذف وحاکمیت ولایت فقیه را تضعیف کنند. بر اساس تحلیل ها محاسبه شده ایجاد یک قائله مرزی و درگیر شدن با رژیم عراق را برای شکست نیروهای مکتبی موثر دیدند از این رو، ارائه تفسیری نادرست از مفهوم صدور انقلاب که تحریک دولتهای مرتجع منطقه -خصوصٱ رژیم عراق _-را علیه انقلاب اسلامی و شخص حضرت امام (ره) به همراه داشت ،میتوانست برای شروع مناسب باشد، زیرا رژیم بعثی عراق با داشتن بیشترین شیعه ووجود عتبات مقدس امامان شیعه در آن کشور خود را از اولین کانون سرایت صدور انقلاب اسلامی تلقی میکرد لذا پیش از سران دولتهای دیگر منطقه احساس خطر نمود و با شهید کردن آیت الله صدر و خواهرش به قلع وقمع نیروهای جوانان مذهبی پرداخت . آمریکا با مثبت ارزیابی کردن این استراتژی علاوه بر تبلیغات بین المللی و منطقهای سیاست تبلیغاتی داخل ایران را نیز در جهت تحریک رژیم عراق هدایت می نماید و رژیم عراق را وادار به ارسال گزارش تحریکات داخلی لیبرال هامیکرد. تا حمله سراسری آنها را در آینده موجه جلوه دهد برای نمونه وزارت خارجه عراق در تاریخ ۱۶ مه ۱۹۸۲ به دبیرکل سازمان وحدت آفریقا نوشت:« دولت ایران سه جزیره عربی را که شاه به زور و با تخلف از قوانین عرف بین المللی اشغال کرده بود در تصرف خود دارد. بعلاوه، بر دولت ایران در امور داخلی کشورهای دیگر با صدور به اصطلاح انقلاب ایران دخالت میکند و آنها را تهدید به عنوان زور می نماید به علاوه فرمانده نیروی زمینی ایران پس از ملاقات با امام خمینی و بنی صدر در تاریخ ۷ آوریل ۱۹۸۰ اعلام داشت که عدن وبغداد متعلق به ماست .» روزنامه ی لوموند مه ۱۹۸۰ متاسفانه بعضی از شخصیتهای سیاسی و نظامی در مورد مالکیت اراضی تیسفون و مدائن بصره و دیگر اراضی عراق سخن گفتند و یا مصاحبه کردند. اگرچه بعضٱنیت سوئدی نداشتن .و بیشتر برای بزرگ جلوه دادن توان نظامی ارتش ایران بود ولی در مجموع اینگونه تبلیغات خوشایندلیبرال هادر راستای سیاست تحریک عراق بود. سعدون حمادی نماینده دولت بعثی عراق در سازمان ملل متحد هم انگشت روی همین نقطه نظرات گذاشت و با جمع بندی از صدور انقلاب، جمهوری اسلامی را به تمایلات کشورگشایی متهم کرد. امام راحل(ره) که در هر مقطعی متوجه نقشه های شوم و دشمنان بوده ،بلافاصله راه های خنثی سازی آن را پیش بینی می فرمودند. اینبار نیز تلقی نادرست و مغرضانه دشمن در مورد صدور انقلاب را به خوبی دریافت کرد و برای آگاه کردن اذهان آحادملت فرمودند: «این معنی غلط را از صدور انقلاب برداشت نکنند که ما میخواهیم کشور گشایی کنیم ما همه کشورهای مسلمین را از خودمان می دانیم .همه کشورها باید در محل خودشان باشند معنای صدور انقلاب ما این است که همه ملتها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و تحت سلطه ای که هستند و از اینکه همه مخازن آنها دارد به باد میرود و خودشان به نحو فقر زندگی میکنند نجات دهند ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شده این بیداری و این که خودشان را از ابرقدرت ها فاصله دادندو دست آنها را از مخازن خود کوتاه کردند این در همه ی ملت ها ودرهمه ی دولت هاواقع بشود.آرزوی ما این است.»صحیفه نور ج ۱۳,ص ۱۵ دلیل روشن مادر این که بنیصدر میخواست بحران تجاوز رژیم عراق به ایران در جهت حذف نیروهایی مکتبی و در راس همه آنها روحانیت آگاه و متعهد به ولایت فقیه خصوص آن شخص آیت الله دکتر بهشتی استفاده مطلوب ببرد موضع گیری های او در ایام بعد از تجاوز سرا سری رژیم عراق است بنیصدر از یک سو هیچ گونه برنامه ریزی عملیاتی برای دفع تجاوز دشمن که بخش عظیمی از خاک کشورمان را در غرب و جنوب تحت اشغال خود.داشت نمیکرد.واصلا اعتقادی به مقابله با آنها برای هدف مذکور نداشت و از سوی دیگر علت ناتوانی وعدم برنامه ریزی عملیاتی در کوتاه مدت درازمدت را مزاحمت و کارشکنی گروه اقلیتی نیروهای مکتبی در داخل می دانست و همه ناکامی در حفظ مرزها و عقبنشینی ها را به خرج نیروهای مکتبی تجزیه و تحلیل می کرد. برای نمونه باید در سخنرانی ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ گفت : «داخل کشورکسانی هستند که موافق پیروزی ما در این جنگ نیستند و پیروزی ماراخطرناک تر از پیروزی دشمن میدانند.این ها که نمی آیند به طور علنی به گویند ما با پیروزی نیروهای مسلح مخالفیم. آن ها عمده کوشش خود را صرف تضعیف رئیس جمهور و شکستن روحیه نیروهای مسلح ما کردهاند و هر روز یک گروه را میسازند و میروند از تریبونهای که دارند در میان مردم شایع می کنند.» روزنامه انقلاب اسلامی ۱۶ اسفند ۱۳۵۹.. از نظر بنی صدر جنگ ایران و عراق را باید جنگ تسویه نیروهای خط امام(ره)نامید.وی دقیقا بادستاویزقراردادن مسایل جبهه، حرکت نیروهای مکتبی را که با سیاست هدایت شده از سوی آمریکا مخالفت میکرد به عنوان تضعیف نیروهای مسلح قلمداد می نماید و خلاصه اینکه شکست نیروهای انقلابی و مکتبی و در نهایت حذف ولایت فقیه برای بنیصدر از دفع تجاوز بیگانه مهمتر بود.»تبلیغات شدید او و هوادارانش با استفاده از موقعیت ریاست جمهوری علیه نیروهای وفادار به امام راحل(ره) و ممانعت از حضور نیروهای مردمی در جبهه ها و عدم تجهیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ... دلایل روشنی هستند که نشان میدهد بنی صدر قبل از هر چیزی می خواست با استفاده از حربه ی جنگ تکلیف خود را با نیروهای مکتبی در داخل روشن کند. و با ظاهر شدن در صفحه تلویزیون با لباس رزم و یا مصاحبه در جبهه ها می خواست به مردم بفهماند که رئیسجمهور شما به فکر جنگ است اما اگر پیشرفتی نیست به دلیل مشکلاتی است که نیروهای مخالف رئیس جمهور ایجاد میکنند، و با این عوامفریبی قصد داشت مردم را علیه نیروهای مخلص انقلاب بشوراند. بنی صدر در سخنرانی مفتضحانه ی خود در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹از این نیت باطنی خود پرده برمی دارد. «مطمئنم که مردم امروزما و نه تاریخ کسانی را که به هر بهانه روحیه نیروهای مسلح را تضعیف می کنند نخواهند بخشید نیرویی که در جامعه است در صورتی که وسایل و ابزار خود را کافی نبیند.روحیه اش پایین میآید، در صورتی که جوی را پشت سر خود میبیند که جز تحقیر و بهانه جویی باشد، و شایعه سازی باشد، تضعیف میشود و این خیلی تضعیف کننده است .»روزنامه انقلاب اسلامی ۱۶ اسفند ۱۳۵۹ به طوری که ملاحظه می شود در بین شیطنتهای خود و مسائل جبهه پیوند زد و تضعیف خود را تضعیف نیروهای مسلح می دانست و مفهومش آن است که کسانی که نگران سرنوشت جنگ هستند باید از رئیسجمهور حمایت کنند و ماجراجویی های او را به مصالح انقلاب اسلامی بدانند. شگردهای او تا حدودی کارگر واقع شد و شخصیتهای بزرگی چون شهید دکتر بهشتی در مظلومیت کامل قرار گرفتندالبته زمانی حملات بنیصدر علیه نیروهای انقلاب اوج میگرفت که شهید رجایی به عنوان نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه شد و تثبیت دولت او میتوانست به کلی لیبرالها را در رسیدن به مقاصد خود ناکام بگذارد لذا سخنرانی ۱۷ شهریور بنی صدر در میدان شهدا که با صحنه داری سازمان منافقین برگزار شد خطر به اصطلاح گروه اقلیتی را از خطر آمریکا و حضوردشمنان در خاک کشورمان بیشتر است ظاهراً بنی صدر سعی می کرد بر خلاف میل باطنی خود را همانند حضرت امام نشان دهد و قبل از حذف نیروهای مکتبی برخورد با ولایت فقیه را به مصلحت خود نمی دید،لذا در همین سخنرانی برای اینکه خود را خط امامی جلوه دهد گفت خط اصلی امام خط وحدت است. وحدت مردم را با مرزبندی های قلابی برهم نزنید... اگر نخستین رئیسجمهور ایران خدای نکرده مخالف امام وبنیانگذارجمهوری است. آن کسی که موافق است کیست ؟»روزنامه انقلاب اسلامی ۱۸ شهریور ۵۹ البته نیروهای مکتبی هم در مقابل شیطنت لیبرال ها و گروه های وابسته بیکار ننشستند با افشای اهداف پنهان آن ها اذهان مردم را رو شن می ساختند به طوریکه حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در پاسخ به اتهامات بنی صدر گفت : «من آماده ام تا دلایل خود را مبنی بر عدم توافق صد درصد با آقای بنی صدر اعلام کنم و بگویم ما نمیتوانیم به طور همه جانبه با ایشان مثل آقای رجایی موافق باشیم ،خلاصه همانقدر که ایشان از حکومت مکتبی ها وحشت میکنند ما هم به همان اندازه از حکومت لیبرال ها وحشت داریم و نمیتوانیم بعد از انقلاب تحمل کنیم که یک لیبرالیسم بر کشور حکومت کند که انقلاب به کلی نابود شود، که هیچ روح اسلام و روح رهبر و روح شهدا با آن موافق نیست ایشان یک اقلیتی را مورد نکوهش قرار میدادند که من دلم می خواست که ایشان آنقدر شهامت به خرج میدادند که سریع نام آن اقلیت. مجاهدین انقلاب اسلامی اند؟: یا دانشجویان پیرو خط امام؟: آیا مدرسین حوزه علمیه قم اند؟: کی هستند این ها؟!: یا همه ی این ها هستند » روزنامه جمهوری اسلامی ۱۹ شهریور ۱۳۵۹ آن کس که رئیس جمهور است و فرماندهی کل قوا هم به او تفویض شده است .جنگ را بر وفق مراد خود میبیند و به جای بیرون راندن دشمن از خاک کشور آن را دست مایه ی خوبی برای سرکوب و حذف نیروهای مکتبی و وفادار به انقلاب اسلامی می داند، و از سوی دیگر نیروهای دلسوز و عاشقان ولایت از کوچک ترین وسیله دفاعی محروم هستند و تحمل چنین شرایطی برای آنها بسیار دردناک و کشنده است.