جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

امام خمینی (ره)خورشید انقلاب (۴۵)

چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷ ق.ظ

 

‏ بسم الله الرحمن الرحیم

من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم      
 چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم            
همچو من‌صور خریدار سر دار شدم

غم دلدار، فکنده است به جانم شرری             
که به جان آمدم و، شهرهٔ بازار شدم

در میخانه گشایید به رویم، شب و روز             
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم

جامهٔ زهد و ریا کندم و، بر تن کردم              
خرقهٔ پیر خراباتی و، هشیار شدم

واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد           
 از دم رِند می‌آلوده، مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادی بکنم              
 من که با دست بت میکده بیدار شدم

شعر مقام معظم رهبری (دام ظله) در جواب شعر حضرت امام خمینی (ره)🌺

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی

تو که فارق شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی

عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی

واعظ شهر همه عمر بزد لاف من
ی دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگویم زکم و بیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم

لب باز نکردم به خروشی و فغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان زگران جانی خویشم

بشکسته‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند امین، بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۲۲
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی