امام خمینی (ره)خورشید انقلاب(۸۷)
بسم الله الرحمن الرحیم
سیره امام
روز چهاردهم خرداد ۱۳۶۸؛ مجلس خبرگان رهبری تشکیل گردید و پس از قرائت وصیتنامهامام خمینی توسط حضرت آیه الله خامنهای که دو ساعت و نیم طول کشید؛ بحث و تبادل نظر برای تعیین جانشینی امام خمینی و رهبر انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از چندین ساعت سرانجام حضرت آیه الله خامنهای (رئیس جمهور وقت) که خود از شاگردان امام خمینی سلاماللهعلیه و از چهرههای درخشان انقلاب اسلامی و از یاوران قیام ۱۵ خرداد بود و در تمام دوران نهضتامام درهمه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازی کرده بود؛ به اتفاق آرا برایاین رسالت خطیر برگزیده شد. سالها بود که غربیها و عوامل تحت حمایتشان در داخل کشور که از شکست دادن امام مایوس شده بودند وعده زمان مرگامام را میدادند.
اما هوشمندی ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خبرگان و حمایت فرزندان و پیروانامام همه امیدهای ضد انقلاب را بر باد دادند و نه تنها رحلتامام پایان راه او نبود بلکه در واقع عصر امام خمینی در پهنهای وسیعتر از گذشته آغاز شده بود. مگر اندیشه و خوبی و معنویت و حقیقت میمیرد؟ روز و شب پانزدهم خرداد ۶۸ میلونها نفر از مردم تهران و سوگوارانی که از شهرها و روستاها آمده بودند؛ در محل مصلای بزرگ تهران اجتماع کردند تا برای آخرین بار با پیکر مطهر مردی که با قیامش قامت خمیده ارزشها و کرامتها را در عصر سیاه ستم استوار کرده و در دنیا نهضتی از خدا خواهی و باز گشت به فطرت انسانی آغاز کرده بود؛ وداع کنند.
هیچ اثری از تشریفات بی روح مرسوم در مراسم رسمی نبود. همه چیز، بسیجی و مردمی وعاشقانه بود. پیکر پاک و سبز پوشامام بر بالای بلندی و در حلقه میلیونها نفر از جمعیت ماتم زده چون نگینی میدرخشید. هر کس به زبان خویش با امامش زمزمه میکرد و اشک می ریخت. سرتاسراتوبان و راههای منتهی به مصلی مملو از جمیعت سیاهپوش بود.
پرچمهای عزا بر در و دیورا شهر آویخته و آوای قرآن از تمام مساجد و مراکز و ادارات و منازل به گوش می رسید. شب که فرا رسید هزاران شمع بیاد مشعلی کهامام افروخته است؛ در بیابان مصلی و تپه های اطراف آن روشن شد. خانواده های داغدار گرداگرد شمعها نشسته و چشمانشان بر بلندای نورانی دوخته شده بود.
فریاد یا حسین بسیجیان که احساس یتیمی می کردند و بر سر و سینه می زدند فضا را عاشورایی کرده بود. باور اینکه دیگر صدای دلنشین امام خمینی را در حسینیه جماران نخواهند شنید؛ طاقتها را برده بود. مردم شب را در کنار پیکرامام به صبح رسانیدند. در نخستین ساعت بامداد شانزدهم خرداد؛ میلیونها تن به امامت آیه الله العظمی گلپایگانی رحمةاللهعلیه با چشمانی اشکبار برپیکر امام نماز گزاردند.
انبوهی جمعیت و شکوه حماسه حضور مردم در روز ورود امام خمینی به کشور در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و تکرار گسترده تراین حماسه در مراسم تشییع پیکر امام؛ از شگفتیهای تاریخ است. خبرگزاریهای رسمی جهانی جمعیت استقبال کننده را در سال ۱۳۵۷ تا ۶ میلیون نفر و جمعیت حاضر در مراسم تشییع را تا ۹ میلیون نفر تخمین زدند واین در حالی بود که طی دوران ۱۱ ساله حکومت امام خمینی به واسطه اتحاد کشورهای غربی و شرقی در دشمنی با انقلاب و تحمیل جنگ ۸ ساله و صدها توطئه دیگر آنان؛ مردمایران سختیها و مشکلات فراوانی را تحمل کرده و عزیزان بی شماری را دراین راه از دست داده بودند و طبعا می بایست بتدریج خسته و دلسرد شده باشنداما هرگز این چنین نشد. نسل پرورش یافته در مکتب الهی امام خمینی بهاین فرموده امامایمان کامل داشت که : در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها ومحرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی وعلو رتبه آن است پس از آنکه مراسم تدفین به علت شدت احساسات عزادارانامکان ادامه نیافت؛ طی اطلاعیههای مکرر از رادیو اعلام شد که مردم به خانه هایشان بازگردند؛ مراسم به بعد موکول شده و زمان آن بعدا اعلام شد. برای مسئولین تردیدی نبود که هر چه زمان بگذرد صدها هزار تن از علاقه مندان دیگرامام که از شهرهای دور راهی تهران شدهاند نیز بر جمعیت تشییع کننده افزوده خواهد شد؛ ناگزیر در بعدازظهر همان روز مراسم تدفین با همان احساسات و به دشواری انجام شد که گوشه هایی از این مراسم بوسیله خبرنگاران به جهان مخابره شد و بدین سان رحلت امام خمینی نیز همچون حیاتش منشاَ بیداری و نهضتی دوباره شد و راه و یادش جاودانه گردید چرا که او حقیقت بود و حقیقت همیشه زنده است و فناناپذیر