امام زمان (عج) (۴۷)خدایا مارا معین همه قرار بده
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا بقیه الله
«وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ أَعْوَاناً»
«خدایا! ما را معین همه آنها قرار ده.»
وقتی معین هر یک از ائمه علیهمالسلام باشیم در حقیقت یار و یاور امام عصر عجلاللهتعالیفرجه هستیم، و زمانی که به حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه نزدیک باشیم، معین همه ائمه علیهمالسلام خواهیم بود.
مدد کار امام شدن در حقیقت به تکلیف عمل کردن است اطاعت از امام مقدمه تقرب است و این تقرب مقدمه سربازی امام را مهیا میکند هر فرمانی که اطاعت کنیم به میزان فراوانی معرفت فهم امام و محبت امام در دل ما جا میگیرد فهمیدن امام هم انگیزه میدهد هم مایه امید میشود و قدرت اراده و همت مومن درگاه امام افزایش می یابد
آقای بهجت (ره) فرمودند: اینکه در ادعیه میخوانیم :«لَا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا» ، مصیبت در دین این است که انسان نتواند نسبت به امام زمانش اعانت داشته باشد.
پناه به خدا از لحظه ای که توفیق یاری امام از ما سلب شود این خبر از قهر خداست و این قهر نتیجه اعتماد ما به شیطان است
«فَإِنَّهُمْ مَعَادِنُ کَلِمَاتِک»
«خدایا! آنها معادن کلمات تو هستند»
امامن معصوم انچه خدا میگویند یا انچه انجام میدهند همانی است که خدا میخواهد
خدای سبحان هر چیز را در عالم هستی بخواهد موجود کند، با وساطت این بزرگواران وجود پیدا میکند. (ما هم هر زمان که طالب موجود شدن امری در زندگیمان هستیم، باید به حضرات معصومین علیهمالسلام تمسک داشته باشیم.)
ایشان مرجع مطمئنی برای رسیدن به خداست
«وَ خُزَّانُ عِلْمِکَ وَ أَرْکَانُ تَوْحِیدِکَ وَ دَعَائِمُ دِینِکَ وَ وُلَاةُ أَمْرِک»
«(حضرات معصوین) خزانههای علم تو و پایههای دین تو و والیان امرت هستند»
حق تعالی برای رحمت رسانی و هدایت کردن و دور کردن از شرارتها ما را به سمت ائمه علیهم السلام هدایت میکند پس از خدا بخواهیم تا با سبک کردن بار ما از گناهان مقدمات تقرب و فهمیدن امام برایمان مهیا شود
اگر بخواهیم طالب علوم الهی باشیم، باید به ائمه هدی علیهمالسلام توجه کنیم و سراغ آنها برویم که خزانه علم خداوند هستند و باید به آنها پیوست داشته باشیم تا ستونهای دینداریمان محکم و پا بر جا بماند و سست و متزلزل نشود.
فردی خدمت آیة الله بهجت (ره) رفت و از ایشان توصیهای خواست؛ آقای بهجت فرمودند:«دو کار انجام دهید: در اوج شدائد برای فرج دعا کنید، آن وقت برای خودتان هم فرج و گشایش میشود. دیگر اینکه دعا کنید ظهور برای اهل ایمان، با عافیت همراه باشد.»
انچه که در مسیر ما از شداید و یا اسانی ها همه بر اساس تقدیر الهی است که نتیجه عمل یا فکر ماست با دعا برای فرج یعنی فهمیدن این لحظه است چون فهمیدیم هم راحت میتوانیم حلش کنیم هم راحت میتوانیم شکرش را بجا بیاوریم هم در برابر سختیها مقاومت کنیم
در آخر الزمان ابتلائات و گرفتاریها زیاد میشود و ثبات قدم در دینداری مشکل میگردد، باید با توّسل و تمسک از خدا بخواهیم این دوران را با عافیت بگذرانیم و دعا کنیم:
«وَ اجْعَلْ لَنَا فِی ذَلِکَ الْخِیرَةَ.»
«ظهور حضرت حجّت را خیر و عافیت ما قرار بده»
از فرمایشات دیگر آیت الله بهجت این است که فرمودند: «بیش از اینکه درخواست تشرّف خدمت حضرت را داشته باشید، سعی کنید اعتقاداتتان را تقویت نمایید»
هر مجلسی لباس خاص خودش را میخواهد حضور در محضر امام باید با لباس تقوی صورت گیرد
در دوره غیبت بسیار مهم است که مراقب باشیم اعتقاد و باورمان نسبت به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه کم نشود. اگر کسی دچار مشکلات اعتقادی شود و ریزش داشته باشد، معلوم نیست موفق شود و پس از این مرحله رویش مجددی نصیبش گردد.
در دوره غیبت شیطان شبیه سازی میکند با هنر نمایی راه گناه را هموار میکند باید با رعایت اصول و انجام انچه امام میگوید با محاسبه م مراقبه هوشیارانه مواظب وسوسه های شیطان باشیم
به کنار بیت ماندم من بینوای حیران
بشنید گوش جانم ز درون چنین صدایی
تو به صدق متصف شو، به صفات اهل تقوا
به سراغ تو من آیم، تو نگو چرا نیایی
اگر در عشقمان صادق باشیم و در زندگی شیوه اهل تقوا را در پیش گیریم، خود حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه سراغ ما میآیند.
صداقت داشتن خواست خداست در حقیقت با صادق بودن در پناه گاه خدا قرار میگیریم
به حضرت بقیة الله عرض میکنیم:
ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
مولا جان! با لطف و عنایت شما، محّبت و معرفتمان در کام جانمان جای گرفته است، امّا نگرانیم که در ابتلائات سخت آخر الزمان غربال شویم.
عاجزانه از شما تمّنا میکنیم ما را مقیم آستان خود قرار دهید و ثبات قدم نصیبمان بفرمایید.
اعتراف دارم بدون مدد شما توان مقاومت در برابر وسوسه های شیطان و امتحانات الهی عاجز هستم
من خواستار جام می از دست دلبرم
این راز با که گویم و این غم کجا برم
آقا جان ! آنچنان ما را از می عشق خود مست کنید که از وادی شما به جای دیگر نرویم.
گر از سبوی عشق دهد یار جرعهای
مستانه جان ز خرقه هستی در آورم