بخشندگی
آیت الله مشکینی امام جمعه فقید شهر مقدس قم در یک جلسه ای می فرمود:
دوران طلبگی ما دوران سختی بود، گرسنگی های فراوانی کشیدیم ولی با هر سختی بود درس را رها نکردیم و به درس خواندن ادامه دادیم. دوسه روزی بود که غذای درست و حسابی نخورده بودم، نزدیک نماز مغرب و عشاء بود که به طرف مسجد حرکت کردم و زمانی به مسجد رسیدم که موقع نماز بود. بعد از نماز که به طرف مدرسه به راه افتادم در میانه راه شنیدم کسی مرا صدا می زند و می گوید: میرزاعلی! میرزاعلی! برگشتم و با پیرمردی که نزدیک منزل ما مغازه داشت روبرو شدم. کنار من آمد و گفت: برای حاجتی نذر کردم امشب اولین طلبه ای را که می بینم 5 تومان به او بدهم و ظاهراً این 5 تومان روزی شماست. پول را به من داد و رفت.خوشحال شدم و با خودم گفتم امشب کباب می خرم و تلافی دوسه روز گرسنگی را در می آورم. به طرف کبابی راه افتادم که در میانه راه، فقیری جلوی من را گرفت و تقاضای کمک کرد. با خودم گفتم: من که دوسه روزی تحمل کردم امشب را هم صبر می کنم و این 5 تومان را به فقیر می دهم. پول را به فقیر داده و به طرف مدرسه به راه افتادم.در میانه راه یکی از تجّار را دیدم که از دیدن من خیلی خوشحال شد و گفت: امشب به دلم افتاده 50 تومان به شما هدیه بدهم.هرچه اصرار کردم که از این کار صرفنظر کند موفق نشدم و 50 تومان به من تحویل داد و رفت. بلافاصله به یاد این فرمایش خداوند افتادم که می فرماید:هرکس کار خوبی انجام دهد ده برابر به او پاداش می دهیم. اینجا بود که آرزو می کردم ای کاش فقیر دیگری پیدا شود و من 50 تومان را به او بدهم تا خداوند 500 تومان برای من برساند. آری اگر کسی باور کند هرچه را در راه خدا هزینه می کند بهتر از آن و بیشتر از آن را به دست می آورد هیچ وقت در اعطاأ مال به دیگران، درنگ نمی کند. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّةِ آن که پاداش الهى را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است.