راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

برادر احمد (۴۵)

چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ
 

بسم الله الرحمن الرحیم

نبرد مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس را بزرگ‌ترین نبرد زرهی و دفاع زرهی در ۸ سال دفاع مقدس می‌نامند. برای مرحله دوم عملیات که در واقع درگیری در دژها و خاکریزهای مرزی ایران و عراق بود، پیشروی به‌سمت مرز و دسترسی بیشتر به عقبه دشمن طراحی شده بود و ایرانی‌ها می‌دانستند بدون انهدام نیروهای متمرکز عراقی در غرب جاده و تهدید بیشتر عقبه دشمن، تلاش برای ورود به خرمشهر بی‌نتیجه است. در این‌مرحله محمود شهبازی فرماندهی محور سلمان را با ۱۲ گردان عملیاتی به عهده داشته است. در ابتدای این‌مرحله، هنگام پیشروی نیروها و پیش از درگیری، باران و مه غلیظی به کمک رزمندگان ایرانی می‌آید که در حکم یکی از امدادهای غیبی این‌مرحله از عملیات، باعث می‌شود عراقی‌ها نیروهای ایرانی را نبینند اما زمین گِلی هم باعث می‌شود رزمندگان ایرانی ناچار شده پوتین‌های خود را درآورده و با پای برهنه پیشروی کنند. یکی‌دیگر از امدادهای غیبی مرحله دوم، ابری‌شدن آسمان منطقه نبرد به‌نفع نیروهای ایرانی است تا بتوانند به راهی و بدون دیده‌شدن توسط نیروهای دشمن، پیشروی کنند: «ناگهان هوا به شدت ابری شد. تمام آسمان منطقه را ابری سیاه پوشاند.»

مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس ساعت ۲۰ و ۳۳ دقیقه شامگاه پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۶۱ با هدف رسیدن به مرز بین‌المللی و محاصره خرمشهر آغاز شد و اتفاقات طوری رقم خوردند که ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد روز جمعه ۱۷ اردیبهشت، آرایش یگان‌های دشمن در شمال خرمشهر به هم ریخت و ترس محاصره بصره هم برای عراقی‌ها پیش آمد. در نتیجه بین دو گزینه تلاش برای حفظ خرمشهر و مناطق اشغالی یا حفظ شهر بصره مردد ماندند. به‌این‌ترتیب دشمن اقدام به عقب‌نشینی کرد که این‌اتفاق برای نیروهای ایرانی، امری مشکوک و مرموز بود.

در این‌مرحله از عملیات بیت‌المقدس، مشکل عدم الحاق قرارگاه فرعی نصر یک و نصر دو، کابوس فرماندهان ایرانی ازجمله متوسلیان، همت وشهبازی بوده است. در نتیجه عدم الحاق، تانک‌های عراقی از تیپ ۲۷ پهلو گرفته و ضمن پشتیبانی هواپیماهای بمب‌افکن میگ، باعث می‌شوند شرایط فاجعه‌باری برای نیروهای ایرانی رقم بخورد. در نتیجه، متوسلیان ناچار می‌شود ضمن فرماندهی و مکالمه مرتب با بی‌سیم برای هماهنگی، و در حالی‌که ۱۴۰ دستگاه تانک از روبرویش در حال پیشروی بوده‌اند، اسلحه به‌دست گرفته و روی خاکریز جاده اهواز خرمشهر به‌سمت نیروهای دشمن تیراندازی کند. در همین‌زمینه خاطرات جالبی از متوسلیان نقل می‌کنند که هنگام تیراندازی به سمت دشمن، فریاد می‌کشیده است: «برادرها! امروز صف باشرف از بی‌شرف مشخص می‌شود! … باشرف‌هایش بیایند بالای خاکریز!»  یک‌جلوه دیگر از متوسلیان در این‌مقطع از عملیات بیت‌المقدس، مربوط به همان اخلاق تند اوست که در نتیجه فشارهای عصبی، به چندتن از نیروها پرخاش کرده اما فردای همان‌روز، از آن نیروها دلجویی می‌کند. احمد حمزه‌ای در این‌باره روایت کرده است: «دیدم که آمد کنار خاکریز ، یکی‌یکی آن بچه‌ها را در آغوش گرفت و روی آنها را بوسید. حاج‌احمد به قدری منقلب شده بود که بی‌اختیار اشک می‌ریخت، دست و صورت بچه‌ها را می‌بوسید و از آنها عذرخواهی می‌کرد.»

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۰۵
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی