جریانشناسی نفاق با رویکرد قرآن بنیان فصل دوم (۲ )بخش دوم پیش از اسلام
جریانشناسی نفاق فصل دوم (۲ )بخش دوم پیش از اسلام
جریانشناسی نفاق با رویکرد قرآن بنیان فصل دوم (۲ )بخش دوم
پیش از اسلام
پیدایش نفاق مربوط به اسلام نبوده و این جریان پیش از اسلام وجود داشته است زیرا بحث پیدایش نفاق در مکه یا مدینه در جایی است که تنها قائل به نفاق اعتقادی اسلامی باشیم بدین معنا که ابتدای رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله جمعیت مکه را اکثراً کفار و مشرکان یهودیان و مسیحیان تشکیل می دادند و مسلمانان در اقلیت بودند و در نتیجه وجود نفاق در مکه یا به طور کلی پذیرفتنی نیست یا به میزان اندک پذیرفتنی است ولی در ادامه با هجرت مسلمانان به مدینه و گسترش اسلام برخی از افراد منافع خود را در خطر دیدند و به ظاهر اسلام را پذیرفتند ولی در درون منکر آن بودند در نتیجه نفاق در مدینه گسترش یافت یا به طور کل پیدایش آن از مدینه اتفاق افتاد همانگونه که در ابتدای بحث اشاره شد این دسته بندی یا دیدگاه هنگامی ایجاد می شود که ما از میان گونه های نفاق تنها نفاق اعتقادی اسلامی را بپذیریم حال آنکه نفاق یک جریان است و محدود به عقاید و زمان خاصی نیست به گونهای که این جریان پیش از اسلام نیز وجود داشته است با آنکه آنها مسلمان نبوده و حتی گاه خدا را نیز قبول نداشتند اما رفتاری منافقانه از خود بروز میدادند و امروز نیز بسیاری از کشورها از خود رفتارهای منافقانه نشان می دهند در صورتی که برخی از آنها مسلمان نیستند و گاه ممکن است به طور کل منکر خدا نیز باشند پس از جریان نفاق در ارتباطی به دین مذهب عقیده و زمان خاصی ندارد برای این ادعا شواهد گوناگون قرآنی وجود دارد به عنوان مثال ،در دوران موسی علیه السلام جریان نفاق بسیار فعال بوده و گاه با رفتارهای ناپسند خود موسی علیه السلام و یارانش را می آزاردند، از جمله اینکه فردی حیله گر به نام قارون برای اینکه تسلیم قانون زکات نشده و منافع مادی اش به خطر نیفتد زن بدکاره ای را اجیر کرد تا در میان جمعیت برخیزد و موسی علیه السلام را به روابط نامشروع با خود متهم کند ولی به لطف الهی نه تنها این توطئه شوم موثر نیفتاد بلکه همان زن به پاکی موسی علیه السلام و توطئه قارون گواهی داد خدای متعال در آیه ای از قرآن به این داستان اشاره می فرماید («یا ایها الذین آمنو لاتکونو کالذین آذوا موسی قبراۀ الله مماقالوا و کان عندالله و جیهٱ.» سوره احزاب آیه ۶۹) ای کسانی که ایمان آورده اید همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او می گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند آبرومند و گرانقدر بود. موسی علیه السلام پس از آن همه معجزات آشکار همچون عصا و ید بیضا شکافته شدن رود نیل و غرق شدن آل فرعون انزال و السلوی تابوت شهادت و پس از سعی بسیار در هدایت قوم بنی اسرائیل در راه رسالت الهی خویش با مشکل سامری منافق برخورد کرد.
هنگامی که سفر موسی علیه سلام به کوه طور از سی روز گذشت سامری از فرصت استفاده کرد و به بنی اسرائیل گفت باید معبودی پیدا کنیم و به پرستش او بپردازیم بنی اسرائیل در جوابش گفتند آن خدایی که قابل پرستش باشد به ما نشان بده تا او را اطاعت کنید سامری گفت طلاهایی را که از قبطیان گرفتهاید و آنچه را از غرق شدگان لشکر فرعون به یغما برده اید حاضر کنید بنی اسرائیل نیز طلاها را نزد سامری آوردند و او که به صنعت زرگری تسلط داشت گوساله ای ساخت و آن را خدای آنها معرفی کرد و قوم بنی اسرائیل با آن که آنها همه معجزات را دیده بودند. فریب نفاق سامری را خوردند که این رفتار غضب حضرت موسی علیه السلام را پس از بازگشت در پی داشت (قرآن کریم می فرماید «فرجع موسی الی قومه عضلات اسفٱ سوره »طاها آیه ۸۶) موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت.
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور