جنگ نرم (1) فضای مجازی، عرصه نبرد جدید
محمد حسنلو
هیچ انسانی بدون امنیت نمیتواند به ادامهی حیات خود امیدوار باشد؛ چه در دنیای واقعی چه در دنیای مجازی. موضوع امنیت یکی از اصلیترین شاخصهها و نیازهای بشری است و این خصوصیات، امروزه در دنیای سایبر نیز محسوس و ملموس است.
اخبار و آمار امنیتی شدن فضای سایبر مدتهاست که جزو اخبار اول صبح رسانهها شده و بسیاری نیز بر این عقیدهاند که این آغازی است بر “جنگ سایبر” بین دولتها و نام آن را گذاشتهاند جنگ جهانی سوم.
امروزه انسانها شاهد فراگیری بیسابقه رسانهها و وسایل ارتباطات جمعی مدرن و نوین هستند. بالطبع آنها در معرض شدیدترین امواج رسانهها قرار دارند. گرچه رسانهها ذاتاً کارکردی دوطرفه و دو سویه دارند، اما بیشترین حجم بهرهگیری از آن در دست نظام سلطه قرار دارد؛ چنانچه میتوان با جرأت گفت حفظ و گسترش قدرت استکباری نظام سلطه به حضور و ظهور رسانهها وابسته است. رسانهها پل ارتباطی و بلکه وسیلهی تسلط بر افکار، اراده و احساسات بشر دوران معاصر به شمار میآیند. مراکز رسانههای استکبار که به مدرنترین فناوری جهانی مجهزند، از یک سو ابزاری برای اجرای “عملیات روانی” قدرتها علیه ملتها و دولتهای مستقل هستند و از سوی دیگر وسیلهای برای کنترل، تضعیف، جهتدهی و هدایت جوانان در سراسر جهان محسوب میشوند.
مارک پالمر* از استراتژیستهای معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده نام میبرند. پالمر در دولتهای نیکسون، کارتر، ریگان و بوش در وزارت خارجه مشغول بوده و اکنون علاوه بر اینکه مدیر دپارتمان تحقیقاتی مرکز سیاست خارجی سابان در مؤسسهی “بروکینگز” میباشد، عضو کمیتهی خطر جاری است که اخیراً و در پی تحولات پیش آمده پس از یازده سپتامبر 2001 گزارشی تحت عنوان “ایران- آمریکا، رهیافت جدید” را به نگارش درآورد. کمیتهی خطر جاری در اوج جنگ سرد و در دهه 1970 میلادی و با مشارکت اساتید برجستهی علوم سیاسی و مدیران سابقهدار سازمان سیا و پنتاگون تأسیس شد و یکی از موفقیتآمیزترین اقدامات در جریان رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب، طراحی و اجرای مراحل مختلف سناریوی فروپاشی ابرقدرت شرق از طریق “جنگ نرم” (Soft War) در سالهای پایانی دههی 1980 بود.
مارک پالمر نویسندهی گزارش ایران- آمریکا، رهیافت جدید در استدلال خود، صراحتاً با ایدهی تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقهی خاورمیانه و نظام بینالملل به قدرتی کممانند تبدیل شده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد. تنها راه مبارزه با نظام جمهوری اسلامی، پیگیری مکانیسمهای جنگ نرم و استفاده از تکنیکهای عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از 3 تاکتیک دکترین “مهار”، “نبرد رسانهای” و “ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی” است.
در پایان این گزارش با منتفی دانستن هرگونه گفتوگو و مذاکرهی مستقیم با مقامات ایرانی آمده است: “گفتگو فقط حکومت ایران را تقویت و محکم میکند. باید از طریق انزوا و تقویت مخالفان داخل و خارج حکومت در جهت تغییر این رژیم تلاش کرد.”