حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۲۸)کشف بزرگ
قسمت بیست و هشتم کشف بزرگ
تیر ۱۳۶۱ با انجام یک عملیات دقیق و حساب شده سد بوکان را آزاد کردیم وضدانقلاب در خواب شب هم نمی دید که آن موقعیت مهم و حساس را از دست بدهد آنها آنقدر به منطقه احاطه داشتند و آنقدر به خودشان مطمئن بودند که تهدید کرده بودند اگر اطراف سد بوکان کوچکترین عملیاتی را انجام دهیم سد را با تمام امکاناتش منفجر می کنندو آن وقت بود که خسارت زیادی به جان و مال مردم وارد می شد برای اینکه این توطئه خنثی شود ناصر کاظمی طرح جانانه ای داد که در نهایت منجر به آزادسازی سد شد بدون اینکه آسیبی به آن برسد برای اینکه این پیروزی تسبیت شود خودش هم در منطقه ماند و پا به پای بچه ها مقاومت کرد بعضی از شبها که مجالی پیش می آمد همه دور هم می نشستیم و راجع به مسائل مختلف صحبت می کردیم در آن محفل دوستانه وجود گرم و صمیمی کاظمی شمع محفل مان بود تو یکی از همین شبها شهید و شهادت نقل مجلس ما شد در این بین بعضی به یکدیگر میگفتند تو چقدر نورانی شدی حتما به همین زودی شهید میشی آن وقتت ها آنقدر عملیات میرفتیم و دائم درخطربودیم که شهادت را همیشه در چند قدمی ما ن می دیدیم این طور حس می شد که با آن وضعیت هر کدام از ما یکی دو سال دیگر پیشتر باعمر نمی کند آن شب ناصر کاظمی که در بین ما نشسته بود مثل خیلی وقت های دیگرفقط گوش میداد یک وقت دیدم آهی کشید واز روی افسوس گفت این عملیات هم تموم شد و باز من شهید نشدم همه سراپا گوش شدیم و خیره به او می دانستم او هم مثل خیلی از فرمانده ها اشتیاق شهادت تمام وجودش را فرا گرفته اما اولین بار بود که این حرف را از او میشنیدم گفت من اگر هم شهید نشم که نتونم با خون خودم خدمتی به اسلام بکنم خیلی نگران نیستم این حرفش بیشتر مایع تعجب ما شد و ادامه داد من کاری برای جمهوری اسلامی کردم که خیلی امیدوارم حق تعالی نظر عنایتش رو شامل حال کند من هم مثل بقیه حسابی کنجکاو شده بودم تا بدانم این کار مثبت چیست که کاظمی با آن همه تو داری ابی و با آن تنفری زیادش از ریا می خواهد آن را در جمع بچه ها بگوید کار اینکه من کاوه رو برای جمهوری اسلامی کشف کرد کردم و یقین دارم که کاوه می تواند مسئله کردستان رو حل کند همرزم شهید جاوید نظام پور