حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه ( ۷۶)معجزه انقلاب
حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت (۷۶ ) معجزه انقلاب🌴🍃🌴🍃🌴
من در خود سپاه عناصر بسیار خوبی را سراغ دارم که این ها آمادگی خودسازی و دیگر سازی داشتند و دارند خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم که من او را از بچگی اش می شناختم . پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن علیه السلام بود که بنده آنجا نماز می خواندم و سخنرانی می کردم . دست این بچه را هم می گرفت با خودش میآورد و من می دانستم همین یک پسر را دارد.پدرش هم می شناسید شما دیگر ---- قاعدتاً برادر های مشهدی میشناسند -- از همان وقت ها. همین جور بود؛ پرشور و بی محابا در برخورد .گاهی حرفهای تندی هم میزد. که در دوران اختناق، آن جور حرفی، کسی نمی زد. این بچه آنجور توی این محیط خانوادگی پرشور و پر هیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانی اش --که شاید آن سالهایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده سیزده سال شاید چهارده سال بیشتر نداشت --عبارت بود از از مطالب مسجد امام حسن علیه السلام که از شماها برادر هایی که آن وقت بودند میدانند چه صنف مطالبی بود و می شود فهمید دیگر. از نوار ها آثار آن مسجد[ می شد فهمید] که چه نوع مطالبی بود. در یک چنین محیط فکری، این جوان تربیت شد و جزء عناصر کم نظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم ؛حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خود سازی رزمی. در یکی از عملیاتهای اخیر ،دستش مجروح شده بود که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود ؛مدت کوتاهی ظاهراً .بعد برگشت مجدداً جبهه. تهران آمد سراغ من. من دیدم دستش متورم است .بنده نسبت به این کسانی که دست های شان آسیب دیده یک حساسیتی دارم ؛فوری می پرسم:« دستت درد می کنه ؟» پرسیدم :«دستت درد می کنه؟» گفت که:« نه.» بعد من اطلاع پیدا کردم ؛برادر هایی که آنجابودند، برادرهای مشهدی ای که آنجا هستند گفتند :«دستش شدید درد می کند» این همه درد را کتمان می کرد ونمی گفت؛ که این مستحب است که انسان حتی المقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید. یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت. یک فرمانده بسیار خوب بود از لحاظ اداره واحد خودش که تیپ ویژه شهدا--- تیپ ویژه آن روز شهدا فکر می کنم حالالشکر شده، آن وقت تیپ بود --- یک واحد خوب بود، جزو واحدهای کارآمد ما محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد. خود او هم در عملیات گوناگونی شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود ؛از لحاظ نظم اداره واحد، مدیریت قوی ،دوستی ورفاقت باعناصرلشکروازلحاظ معنوی ،اخلاقی ادب،تربیت،توجه وذکر،یک انسان جوان ،امابرجسته بود. این هم یکی از خصوصیات دوران ماست که برجستگان همیشه از پیر ها نیستند .آدم، جوان ها وبچهها را می بیند که جزو چهره های برجسته می شوند.«رهبان اللیل واسدالنهار» غالبٱ توی همین بچه هایند، توی همین جوان هایند. ما نشستیم از دور داریم نگاه می کنیم ،حسرت می خوریم و آرزو می کنیم کاش برویم توی محیط آنها.کمتر وقتی است که بنده، همین حالا ها دلم پرواز نکند به سمت محفل سنگر نشینان. آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود و این جوان ها خوب ساخته شدند و شهید کاوه ،حقیقتاً خوب ساخته شد. البته من در مشهد و در کل سپاه عناصر برجسته زیاد سراغ دارم ،حقاً و انصافاً چهره هایی را من سراغ دارم که آدم اخلاقیات و خصوصیات این ها را که مشاهده می کند از نزدیک حالات عرفا و سلاک بزرگ برایش تداعی می شود؛ نه حالات نظامیان بزرگ. از نظامیگری فراترند اگرچه در نظامیگری هم انصافاً چیره دست و نیرومند. یک لشکر را یک جوان بیست وچهاروپنج ساله اداره میکند ؛در حالی که هیچ جای دنیا یک افسر به این جوانی پیدا نمی شود که یک لشکر را اداره کند .نه در مسافرت به سوی فلان زیارتگاه یا فلان ییلاق ،در میدان جنگ زیر آتش در مقابله با تانکهای دشمن ،با وجود آن همه مانع یک جوان بیست و چند ساله چند هزار آدم را شما میبینید دارد هدایت میکند ،با سازماندهی میبرد جلو خط را می شکنند، دشمن را تارومار میکنند ،و اسیر هم میگیرند ،منطقه را هم اشغال میکنند و مستقر میشوند. پس نظامیگری هم در معجزه گری انقلاب و سازندگی انقلاب وجود دارد، نه فقط معنویت ،اما بالاتر از نظامی گری ،این معنویت و تقوای این جوان است که آن را هم دارد . بیانات مقام معظم رهبری