حکایت زنی که روزی نزدفاطمه زهرا(س)
🍃🌺🍃🌺🍃🌺 امام حسن عسگری صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت می فرماید : روزی زنی نزد حضرت فاطمه زهراء علیها السلام وارد شد و گفت : مادری دارم ضعیف و ناتوان که برای انجام نماز ، مسئله ای برایش پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم . حضرت زهراء علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن ، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤ ال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد . و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهراء علیها السلام بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتی و بلکه به عطوفت پاسخ او را بیان می نمود . (42) پس از آن ، زن خجالت زده شد و گفت : شما را خسته و ناراحت کردم ، بیش از این مزاحم شما نمی شوم . و حضرت زهراء علیها السلام اظهار نمود : خیر ، برای من زحمتی نخواهد بود و سپس افزود : چنانچه شخصی أجیر شده باشد تا باری سنگین را به جائی ببرد و در إ زای آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت می شود؟! و آن زن در جواب حضرت گفت : خیر . بعد از آن فرمود : من برای هر سؤ ال که جوابش را بگویم أجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشی بیش از آنچه که در این جهان است ، می باشد . پس اکنون آنچه می خواهی سؤ ال کن و برای من ناراحت مباش ، که از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه علیه شنیدم ، فرمود : علماء و دانشمندان ، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالی محشور می شوند ، که تاج کرامت بر سر نهاده اند . چون آنان در دنیا بر هدایت بندگان خدا ، تلاش و کوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار می گیرند و هدایا و خلعت های گرانبهای بهشتی تقدیمشان می شود ... پس از آن حضرت زهراء علیها السلام فرمود : ای بنده خدا! ارزش یکی از آن خلعت ها ، هزار بار بیش از آنچه است که در این دنیا وجود دارد وخورشید بر آن می تابد . چون که چیزهای این دنیا هر چند هم به ظاهر ارزش والائی داشته باشد؛ امّا فاسد شدنی و فناپذیر است ، بر خلاف قیامت و بهشت که هر چه در آن باشد سالم و جاوید خواهد بود .