حکایت نویسنده آلمانی وپلیس
يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ب.ظ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸✍استادحاج شکرالله حافظی
یک شبی یک نویسنده معروف آلمانی ازیکی از خیابانهای شهر عبور میکرد پلیس او را دید و به او ایست داد و گفت: سیاهی کیستی جلو بیا نویسنده جلو رفت و گفت :من یک عمر زندگی کردم نفهمیدم کیستم تو اگر بگویی که کیستم به تو یک هدیه میدهم
۹۹/۰۲/۲۱