حیا وخود آرایی
🌹امام جماعت مسجدی در ونک (یکی از محلههای تهران) از قبل انقلاب تعریف میکرد؟ روزی خانمی نیمه برهنه و بی حجاب و آرایش کرده با دست و سینه باز نزد من آمد و مسأله ای درمورد ارث پرسید؟😕 گفتم : خانم من هم میخواهم از شما مسالهای بپرسم اگر جواب دادید من هم جوابتان را میدهم؟ با تعجب پرسید : شما از من🤔 گفتم : بله گفت : بفرمایید؟ گفتم : شخصی در محلی مشغول خوردن غذاست غذا هم بسیار خوشبو و مطبوع است از قضا گرسنهای از کنار او میگذرد. از دیدن غذا و شنیدن بوی خوش آن پایش از حرکت میایستد. 🍛 😋 جلوی او مینشیند تا شاید تعارفش کند ولی مرد هیچ اعتنایی نمیکند.‼️😩 شخص گرسنه تقاضای یک لقمه میکند اما او میگوید : غذا مال خودم است و نمیدهم😠 هر چه او التماس میکند ، این به خوردن ادامه میدهد.😩 🍝 😋خانم این چگونه آدمی است؟ گفت : این شخص خیلی بیرحم است از شمر بدتر است😤 گفتم : گرسنه دو جور است یکی گرسنه شکم ، یکی گرسنه شهوت🔞 یک جوان گرسنه وقتی یک خانم نیمه برهنه و زیبا را می بیند که همه نوع عطرها و آرایش های مطبوع و دلکِش را دارد. هرچه با او راه میرود تا شاید خانم یک توجهی به او کند و مقداری روی خوش نشان بدهد. آن خانم اعتنا نمیکند.😕 جوان اظهار علاقه میکند ولی زن محل نمیگذارد. بعد از هزاربار خواهش و تمنا ، زن میگوید : من هرزه نیستم و حاضر نخواهم بود با تو صحبت کنم🙁 جوان با تمام وجود التماس میکند ولی زن ذرهای توجه نمی کند.☹️ به نظر شما این زن چگونه آدمی است؟ آن خانم کمی که فکر کرد ، بلند شد و رفت فردا درب منزل صدا کرد. رفتم در را باز کردم دیدم سرهنگی ایستاده و اجازه ورود میخواهد.☝️ وقتی وارد اتاق شد گفت : من شوهر همان خانم دیروزی هستم😐 وقتی که با او ازدواج کردم خواهش کردم باحجاب باشد اما هرچه خواهش و تهدید کردم زیر بار نرفت😥 دیروز ناگهان آمد و از من چادر خواست نمیدانم شما دیروز به او چه گفتید. ماجرا را برایش تعریف کردم او هم بسیار تشکر کرد و رفت😍 📚منبع : کتاب حیا و خودآرایی و نقش آنها در سلامت روان زن