خاطرات طنزجبهه (۲۹) این طوری لو رفت
سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۱۶ ب.ظ
خاطرات طنز جبهه (۲۹) این طوری لورفت دو تا از بچه های گردان غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند گفتم این کیه گفتند عراقی گفتم چطوری اسیرش کردید می خندیدند گفتند از شب عملیات که پنهان شده بود تشنگی فشار آورده و با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته و پول داده بود اینطوری لو رفته بود بچه ها هنوز می خندیدند🤣🤣🤣🤣🤣🤣 آدرس وبلاک ما 👇👇👇👇👇👇
۹۹/۰۸/۲۰
سلام و عرض ادب ببخشید بنده می تونم خاطرات طنز شما رو سایت رهروان ولایت بنویسم.
اجرتان با سیدالشهدا ان شالله.
روزیتون شهادت به امید حق