خاطرات طنز جبهه لبخند روزهای اول درخرمشهر
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۳۳ ق.ظ
🌷 #لبخند روزهای اولی که خرمشهر آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچههای شهر برای خودمان میگشتیم. روی دیوار خانهای عراقی هانوشته بودند: «عاش الصدام» یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِاِاِ، پس این مرتیکه صدام آش فروشه!... کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت: «آبرومون رو بردی بیسواد!... عاشَ! یعنی زنده باد
۹۹/۰۱/۱۸