خاطرات طنز جبهه (۳۱)آبگوشت
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۲:۵۲ ب.ظ
خاطرات طنز جبهه (۳۱)
آبگوشت
فروردین سال ۶۵ در مقر شهید محمد منتظری از مقرهای تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم علیه السلام در نزدیکی سوسنگردی زیر حمله هوایی دشمن مشغول خوردن آبگوشت بودیم آن را در یک سینی بزرگی ریخته بودیم که همگی دور آن نشسته بودیم .برق که قطع شد. شیطنتها شروع شد هر کس کار میکرد و در آن تاریکی سر به سر دیگری می گذاشت با هماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچه ها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی لقمه را بردارد که ایشان با لحن خاصی گفت لطفاً غواص اعزام نفرمایید. منطقه در دید کامل رادار قرار دارد. با این حرف اویک دفعه چادر از خنده بچه ها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود.. به نقل از علی اکبر رییسی
۹۹/۰۸/۲۲