راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

خاطره نمازی شهیدمحمدجوادتندگویان __ خنثی‌سازی نقشه

سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

در خاطراتی که از روزهای اسارت شهید محمد جواد تندگویان در زندان های رژیم شاه نقل شده، چنین آمده است:

در یکی از روزهای تابستان از سوی رئیس زندان قصر، سرگرد زمانی که بعدها به درجه سرهنگی رسید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست انقلابیون دستگیر و توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد- اعلام شد که از این پس تنها کسانی حق دارند برای اقامه نماز صبح برخیزند که سن آن ها بالاتر از ۴۵ سال باشد. طبیعی بود که این دستور مضحک نمی توانست مورد توجه زندانیان مسلمان قرار گیرد.

 از بامداد روز بعد، نگهبانان بند به گونه ای غیرعادی مواظبت می کردند که جز افراد مسن، دیگران برای اقامه نماز صبح برنخیزند. جواد، یکی از نخستین کسانی بود که از جا برخاست و برای گرفتن وضو به سمت دستشویی رفت. واکنش مأمور زندان خیلی سریع بود، اسم جواد را پرسید و به او تذکر داد که نباید از خواب برخیزد. جواد نام خود را گفت و بی اعتنا به راهش ادامه داد. سایر زندانیان مسلمان نیز برخاستند و نماز خواندند. مأموران اسم آن ها را نوشتند، یکی دو ساعت بعد بلندگوی زندان نام عده ای را اعلام کرد که جواد نیز در بین آن ها بود. این عده را به نگهبانی بردند و بعد از کتک مفصلی که به آن ها زدند، دست هایشان را به میله آهنی سالن ملاقات زندانیان بستند و تا ساعت ها در همان حال آنان را رها کردند. غروب آن روز، جواد و دیگران درحالی که به شدت اذیت شده بودند، به داخل بند برگشتند. هدف رئیس زندان از این کار زهرچشم گرفتن از دیگران بود. به نظر می رسید که رئیس زندان در تصمیم خود جدّی است و برای روزهای دیگر نیز تصمیم دارد به این کار ادامه دهد.

 جواد آن شب پیشنهاد کرد که برای آن که این طرح عملی نشود، باید تمامی زندانیان همراه با هم، از جای برخیزند تا مأموران نتوانند اسم کسی را بنویسند.

مشکل اصلی این بود که عده زیادی از زندانیان، مذهبی نبودند و نماز نمی خواندند. جواد گفت: ما باید با آن ها صحبت کنیم که اگر نماز هم نمی خوانند، حداقل می توانند به عنوان وضو گرفتن از جا برخیزند؛ کافی است که فقط یک روز این کار صورت گیرد.

 صبح روز بعد، تقریبا تمامی زندانیان در یک زمان معین از خواب برخاستند. ولوله ای برپا شد. مأموران زندان جا خورده بودند و نمی دانستند چه باید بکنند. با این که اسم چند نفر را یادداشت کرده بودند، اما بعداً اقدام خاصی صورت نگرفت و مسأله جلوگیری از اقامه نماز صبح منتفی شد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۱۴
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی