داستان جنگل وگنجشک
🌱🌴🌱🌴✍شکرالله حافظی
روزی جنگل آتش گرفته بود و میسوخت.
🐇خرگوشها تازه از خواب بیدار شده بودند و وحشت زده تلاش میکردند فرار کنند!
🐅ببر میگفت من قوی هستم. به جای دیگری میروم و دوباره زندگیام را میسازم!
🐘فیل خودش را به رودخانه رسانده بود و با ریختن آب روی بدنش خود را خنک میکرد و در فکر گریز بود!
🕊اما گنجشکی نفسنفس زنان خود را به رودخانه میرساند، با نوکش قطرهیی آب برمیداشت، پر میکشید و دوباره برمیگشت...
از او پرسیدند: در این وانفسا تو داری چه میکنی؟
پاسخ داد: آب را میبرم تا آتش جنگل را خاموش کنم!
به او گفتند: مگر حجم آتش را ندیدهای؟
مگر تو با این منقار کوچکت میتوانی آتش جنگل را خاموش کنی؟
اصلا این کار تو چه فایدهای دارد؟
گنجشک گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما وقتی از من پرسیدند زمانی که جنگلی که وطن تو بود و در آتش میسوخت چکار کردی؟
خواهم گفت؛
صحنه را ترک نکردم و هر چه از دستم بر آمد؛ برای نجات جنگل کردم! و به جنگ با آتش رفتم!🙏
+ مهم نیست که شما چقدر «قدرت» دارید،
مهم این است که چقدر «غیرت» دارید.✌️
غیرت برای ایجاد آرامش،غیرت برای جلوگیری ازشایعات و دروغ پراکنی،، غیرت برای حفظ منافع ملی،، غیرت برای پخش مطالب نجات دهنده و شکوفایی عقل و خرد ورشد فکری،،،غیرت برای تشکر و قدرشناسی وقدردانی آنانی که در این شرایط مشکل درسنگر دفاع از سلامت و استقلال ومرزهای کشور خستگی نمی شناسند،،، غیرت دفاع ازدین و ارزشهای مکتب ووحدت مردم کشور و......فدای غیرت و انسانیت آنانی که موقعیت شناس و عاقل هستندوکلام و رفتارشان آرامش بخش است،، ❤️🇮🇷🌺❤️🇮🇷🌺