درمکتب سلیمانی (۱۲)
بسم الله الرحمن الرحیم
با سپهبد سلیمانی در مکتب مقاومت
کجایند مردان بی ادعا
چند ساعت بعد از این که زلزله بم رخ داد ، شهید حاج احمد کاظمی با
من تماس گرفت و گفت می خواهیم با سردار قاسم سلیمانی برای کمک
رسانی به بم برویم ... از من خواست تا به سرلشگر صفوی اطلاع دهم . آن
زمان من رئیس دفتر سردار صفوی بودم ...صبح موضوع را به سردار صفوی
اطلاع دادم و ایشان هم به سرعت به بم رفت . وقتی رسید دید شهید
کاظمی یک سر برانکاردی را گرفته و سر دیگرش در دست حاج قاسم است
و در حال جا به جا کردن مجروحین هستند... "در اربعین شهادت شهید
کاظمی او را در خواب دیدم و احوالش را پرسیدم گفت خوبم و ادامه داد که
ماجرای بم را به خاطر داری ؟ کاری که آنجا انجام دادیم اینجا نتیجه داد ..."
" این حرف را شهید کاظمی ای زد که در زمان نبرد هشت ساله و در فتح
خرمشهر و در عرصه های نظامی اثرگذار بود ، با این وجود حرفی از آن نمی
زند و به خدمت جهادی اشاره می کند و سالها بعد همان خدمات رسانی
در بم نیز دست شهید سلیمانی را گرفت...
" به نقل ازسردار نصرالله فتحیان