راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

درمکتب سلیمانی (۶۳)

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۰۰ ق.ظ
 

بسم الله الرحمن الرحیم

موفق و ناموفقبودن کربلای ۴

یکی از نکاتی که درباره کربلای ۴ مطرح شده، این است که اجرای عملیات از قبل، نزد نیروهای دشمن افشا شده و در نتیجه محکوم به شکست بوده است. اما سردار سلیمانی در خاطرات و گفتههای شفاهی خود، جمله جالبی درباره این عملیات دارد که به این ترتیب است: «خب، عملیات کربلای ۴، همانلحظه قبل از شروع عملیات لو رفت و دشمن روی ساحل خودمان آتش باز کرد.» این عملیات دی سال ۶۵ در غرب اروندرود آغاز شد و با نرسیدن به اهداف از پیشتعیینشده (تثبیت جای پای نیروهای ایرانی برای فتح شهر بصره) به پایان رسید.

سردار سلیمانی سخن جالبی درباره کربلای ۴ دارد که خلاف تصورات عمومی درباره این عملیات است: «بچهها رفتند ساحل را شکستند. من بهرغم اینکه بعضیها تصور میکنند کربلای ۴ عملیات ناموفقی بود، فکر میکنم این عملیات، جز موفقترین عملیاتها بود.» دلیلش هم برای بیان این مساله، شجاعت و ایثار زیاد نیروهای ایرانی است شهید سلیمانی ضمن تاکید بر این شجاعت و نترسیدن از مرگ، به تهوّر یکی از فرماندهگردانهای حاضر در این عملیات اشاره کرده که با وجود آتش سنگین دشمن، از ابتدا تا انتهای پل کانل پرورش ماهی را بهطور ایستاده و نهخمیده طی کرده است. سردار سلیمانی از سوی دیگر به ناکامی نظامی در کربلای ۴ هم اشاره کرده و گفته عدمموفقیت در این عملیات، تأثیر روحی و روانی بدی در جبهه ایران داشت. او گفته است: «ناموفقبودن عملیات کربلای ۴، منشأ تبلیغات وسیعی برای دشمن شد و همه شکستهای خود را در فاو و کربلای ۱ در پشت این عملیات پنهان کرد و بهصورت آمارهای کاذب، تلفات ما را اعلام نمود.» بهتعبیر سردار سلیمانی در نتیجه ناکامی در کربلای ۴، نگرانی عمومی جبهههای ایران را فرا گرفته بوده است. البته این نگرانی با پیشکشیدن طرح کربلای ۵ برای اجرا، تبدیل به انگیزه عمل و پیشروی در جبهه شد.(با وحودی که دشمن میدانست ما میخواهیم عملیات کنیم اماده بود غواصهای ما بخشی از اهداف را گرفتند در زمین انها جنگیدند این نشان از توانمندی رزمندگان ما بود )

کربلای ۵، عملیات باورنکردنی(شب قدر حنگ ما )

عملیات کربلای ۵، پانزدهروز پس از عملیات بهسرانجامنرسیده کربلای ۴ انجام شد و از آخرین عملیاتهای جنگ بود. کربلای ۵، ۱۹ دی ۶۵ شروع شد و محل انجامش هم شلمچه و شرق بصره بود. این عملیات پس از ۴۵ روز نبرد به پایان رسید که باعث آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر از منطقه شلمچه و تصرف بخشهایی از جنوب خاک عراق توسط نیروهای ایرانی شد. در این عملیات نیروهای سپاه و ارتش، تا حدودی به شهر بصره و پتروشیمی آن نزدیک شدند که با دیواره پدافندی سنگینی حفاظت میشد.(در زمینی عملیات شد که دشمن پیروز شده بود با روحیه پیروزی حضور داشت ما هم شکست خورده بودیم با روحیه شکست خورده وارد شدیم )

سردار سلیمانی در خاطرات خود درباره کربلای ۵ به این مساله اشاره کرده که زمان اجرای این عملیات، عراق در بیشترین حد امکانات و اوج بالندگی خود بوده است: «او (دشمن) سازمان نظامی خود را ۱۰ برابر افزایش داده و از نظر کیفی رشد فزایندهای پیدا کرده بود. یکی از موضوعات مهمی که سردار سلیمانی در خاطرات خود درباره کربلای ۵ به آن اشاره کرده، این است که عراق تحت حاکمیت صدام، باور نمیکرد نیروهای ایرانی، ۲ هفته پس از کربلای ۴، بزرگترین عملیات تاریخ جنگ را انجام بدهند. برای هر عملیات از عملیاتهای ایران در دوران دفاع مقدس، حداقل ۶ ماه زمان، برای شناسایی و آمادهسازی زمین عملیات نیاز بوده است. اما پس از ناکامیِ کربلای ۴، جلسات فشردهای با حضور فرماندهان نظامی ایران برگزار شد تا نیروهای رزمی، با وجود مشکلات زیاد، آماده نبرد شوند. در نتیجه این جلسات، زمین منطقه شلمچه برای عملیات انتخاب میشود. این زمین به شهر بصره نزدیک است که آن زمان، بیش از ۶۰ درصد توان نظامی عراق، اطراف آن قرار گرفته بود. سردار سلیمانی در خاطراتش گفته: «اینزمین، در کل جنگ، سختترین زمین بود.»

سردار سلیمانی در خاطراتش گفته پیش از غروب شبی که بنا بود عملیات آغاز شود، وحشتی بر فرماندهان ایرانی حاکم شد، چون این احساس بهوجود آمده بود که عملیات لو رفته است. اما همزمان با نگرانیهای فرماندهان، اتفاقی میافتد که میتوان آن را، در زمره امدادهای غیبی (که نمونههای مشابه زیادی در طول سالهای جنگ دارد) محسوب کرد؛ بهاینترتیب که همزمان با نگرانی فرماندهان و انگیزهوشوقِ متقابلِ رزمندگان برای عمل در شلمچه و شرق بصره، مه غلیظی منطقه عملیات را میگیرد که تا ۱۲ روز در منطقه بوده و باعث از کار افتادن رادارها، پارازیتها و ماهوارههای حامیان غربی عراق میشود.

ایران در اولینروز کربلای ۵، توانست بخش زیادی از منطقه عملیات را آزاد کرده و خط دفاعی خود را با استفاده از غنایم عراقی، تثبیت کند. اما در روز دوم این عملیات، نیروهای عراقی با امکانات و نیروهای گسترده، پاتک کرده و نصف خط را از ایرانیها پس میگیرند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این است که در زمان شروع عملیات و روزهای اول و دوم آن، فاصله نیروهای ایرانی تا شهر بصره، ۱۲ تا ۱۴ کیلومتر تخمین زده شده است؛ همان هدفی که پس از فتح خرمشهر، تسخیرش در دستور کار ایران قرار گرفت؛ تا پاسخی مقابل زیادهخواهیهای عراق و غرب علیه ایران و همچنین گرفتن امتیاز برای مذاکرات پس از جنگ باشد. بنابراین با نزدیکی زیاد ایرانیها به شهر استراتژیک بصره، میتوان از میزان نگرانی عراق و حامیانش متوجه شد.

یکی از خاطرات مهم سردار سلیمانی درباره کربلای ۵ که باید آن را در زمینه اطلاعات و تحلیلهای نظامی بررسی کرد، توان لشگرهای ایرانی و عراقیِ داخل در عملیات است. طبق عرف سازمانهای نظامیِ دنیا، یکلشگر، یا خط شکنی میکند، یا پاکسازی، یا تثبیت میکند و یا در احتیاط است. سردار سلیمانی میگوید: «اگر یکلشگر وارد عمل بشود، حداقل سهلشگر احتیاط او هستند. ما اینطوری نبودیم. ما یکلشگرمان کار ۱۰ لشکر را میکرد. از آنطرف، در مقابل لشگرهای ما، شاید دهپانزده تیپ ارتش عراق جابهجا میشدند. هی ضربه میخورند، عوض میشدند. آن چیزی که ما اصلاً نمیتوانیم برای مردم خوب بیان کنیم و هنر جنگ ما هم بوده، در همینجاست؛ وگرنه در هر جنگی معمولاً تهور وجود دارد، شجاعتهای زائدالوصفی وجود دارد، مفقود و اسیر و کشته وجود دارد. اینها در هر جنگی است. هنر ما در این بود که با سازمان کمی که داشتیم، در این ۸۰۰ کیلومتر هم دفاع میکردیم، هم هجوم میکردیم.»

پس از شکستهایی که عراق در سالهای دوم به بعدِ جنگ طمعشان را چشیده بود، کربلای ۵ یکنبرد حیثیتی محسوب میشد و صدام تقریباً تمام توان خود را برای بازپسگیری مواضع از دستداده به کار گرفت و تلفات زیادی هم به نیروهای ایرانی وارد کرد. سردار سلیمانی درباره این عملیات گفته است: «عملیات ما تماماً استشهادی بود و ما به وسعت جبهه، نیروی استشهادی داشتیم.»

طبق خاطرات سردار سلیمانی، روز سوم عملیات کربلای ۵ بوده که نیروهای ایرانی احساس میکنند کار دیگر تمام است و مواضع را بهزودی از دست میدهند. چون عراق با رویکردی که در این عملیات ایرانیها در پیش گرفت، طی مدت هفت روز شدیدترین پاتکها را انجام داد و در همانروزهای ابتدایی عملیات بوده که عدنان خیرالله وزیر دفاع صدام (که سردار سلیمانی او را مقتدرترین فرمانده عراقی معرفی کرده)، مأمور پسگرفتن کانال پرورش ماهی را از ایرانیها میشود. شهید سلیمانی پس از پایان عملیات کربلای ۵، یکسخنرانی داشته که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت اما در اینجا، باید بهطور خلاصه به این فراز از این سخنرانی مذکور اشاره کنیم که بیانگر چگونگی ایستادگی رزمندگان ایرانی مقابل امکانات گسترده عراق است: «بالاترین فتح برای ما همین است که در اوج ناامیدی و نااطمینانی از زمین و موقعیت نظامیان، توکل کردیم بر خدای تبارک و تعالی و حمله کردیم.»

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۰۱
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی