درکانال کمیل چه کذشت قسمت چهل وهفتم
🔷 قتلگاه 🌹🍃🌹🍃🌹 افسر بعثی از کانال خارج شد. بعد به افرادی که بالای کانال بودند دستور شلیک داد. آنها بی رحمانه داخل کانال را به رگبار بستند و فرزندان غیرتمند #خمینی_ره را به #خاک و #خون کشیدند. ظهر جمعه ۲۲ #بهمن_ماه ۱۳۶۱ بود که بعثی ها کار کانال را کاملا یکسره کردند. آنان به هر جنبنده ای که در کانال بود شلیک کردند و پس از اطمینان از اینکه دیگر کسی زنده نیست، منطقه را از نیروهای خود تخلیه و به عقب رفتند. 🌹🍃🌹🍃🌹 حالا کانال قتله گاهی شده بود با پیکرهای #قطعه_قطعه و غرق در #خون! سکوت مطلق در کانال برقرار بود. هر از چند گاهی صدای باد در کانال می پیچید. ساعتی از رفتن عراقی ها گذشت. ما #غرق در #خون در کنار پیکر #شهدا افتاده بودیم ، شاید برای همین به سمت ما #تیر_خلاص شلیک نکردند. چشمانم را باز کردم. نور خورشید تو چشمانم بود. با سختی نشستم. بدنم #زخمی و خسته بود. به هر زحمتی بود از جا بلند شدم. هیچ جنبنده ای در اطراف خودم نمی دیدم. 🌹🍃🌹🍃🌹 کمی به اطراف رفتم. متوجه شدم یکی از بچه های #مجروح تکان می خورد. یکی دیگر هم در آن اطراف از لابه لای #مجروحان بلند شد. با وجود همه ی اقدامات وحشیانه بعثی ها، تعدادی از بچه ها به لطف #خداوند از تیر خلاص آنها در امان ماندند. به سراغ #مجروحانی که زیر خاک بودند رفتیم. نیروهای دشمن فکر کرده بودند که اینها #شهید هستند. آنهایی که هنوز زنده بودند از زیر خاک خارج کردیم. تعدادی از بچه ها هم که لباس هایشان در اثر حمل #مجروحان و #شهدا خونی شده بود و در کنار آنها دراز کشیده بودند، از تیر خلاص دشمنان در امان ماندند. تا زمان تاریکی هوا صبر کردیم. حالا تعداد کسانی که زنده مانده بودند، بیش از #ده_نفر بود. با همدیگر قرار گذاشتیم هر طور شده از همان روشی که #ابراهیم گفته بود استفاده کنیم و به عقب برگردیم. #ادامه_دارد ... شادی روح #امام_راحل و #شهدا #صلوات #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد #و_عجل_فرجهم 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹