ساده پوشی حاج عباس فرمانده لشکر۹۲رامتعجب کرد

سادهپوشی حاج عباس فرمانده لشکر۹۲ را متعجب کرد
بسیاری از ما سردار شهید عباس کریمی را به عنوان فرمانده لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) میشناسیم اما این شهید بزرگوار پیش از آنکه فرماندهی این لشکر را به عهده بگیرد، به عنوان یک نیروی اطلاعات، عملیات انجام وظیفه میکرد. شهید کریمی روز ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ در جریان عملیات بدر به شهادت رسید. در بزرگداشت شهدای اطلاعات نیروی زمینی سپاه و در آستانه سالگرد شهادت عباس کریمی، خاطراتی کوتاه از این فرمانده بیبدیل را در گفتوگو با مهدی عموزاده از همرزمان شهید پیش رو دارید.
فرمانده سادهپوش
عباس کریمی یکی از شهدای اطلاعات استان البرز و تهران است که نقش مهمی در پیروزیهای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس داشت. روحیه شاداب و اخلاق خوب از ویژگیهای ارزشمند ایشان بود که همه همرزمانش به آن اذعان دارند. لباس پوشیدن و منش رفتاری شهید کریمی بسیار خالصانه و صاف و ساده بود طوری که خیلیها نمیتوانستند تشخیص بدهند که ایشان جزو فرماندهان جنگ هستند. حاجعباس به نماز اول وقت اعتقاد زیادی داشت. خیلی وقتها پیش میآمد حتی اگر در ماشین بود و صدای اذان را میشنید، توقف میکرد و نماز اول وقت را به جا میآورد.
ماشین بیتالمال
زمانی آقای اللهکرم و سعید قاسمی از اطلاعات منفک شدند و کل اطلاعات را تحویل شهید عباس کریمی دادند. شهید همت، حاجعباسآقا را برای معارفه به سرپل ذهاب آورد. ما از قبل شهید کریمی را میشناختیم و خیلی با او گرم گرفتیم. یک مقطع کوتاهی من دائم با حاجعباس بودم و هر جا میرفت همراهش میرفتم. ما یک ماشین تحویل گرفته بودیم که خیلی نو بود. کولر و امکانات خوبی داشت. شهید کریمی هر جا برای سرکشی میرفت تذکراتی در خصوص بیتالمال میداد. بسیار به موضوع بیتالمال و استفاده شخصی از ماشین تشکیلات حساس بود. البته خودش هم مقدم بر همه، رعایت بیتالمال را میکرد. یادم هست در یکی از مأموریتها که با ماشین تشکیلات رفته بودیم به ما تذکر داد که در مسیر به هیچ عنوان کولر را روشن نکنیم، چون آنهایی که در خط مقدم جبهه هستند کولر گازی ندارند و این موضوع از نظر شرعی صحیح نیست. شهید کریمی خودش را با رزمندگان قیاس میکرد. با آنکه فرمانده اطلاعات و عملیات بود اما هیچ تفاوتی بین خودش و سایر رزمندهها قائل نمیشد. دائم این موضوع را به نیروهای تحت امرش تذکر میداد که مبادا فرقی بین خودشان و بچه بسیجیها قائل شوند. در گرمای جنوب اجازه نمیداد کولر ماشین را روشن کنیم تا مبادا تبعیضی صورت گیرد.
تعجب فرمانده لشکر۹۲
سادهزیستی شهید کریمی زبانزد بود. لباسهای سادهای میپوشید و طوری رفتار میکرد که هر کس او را نمیشناخت، نمیفهمید فرمانده لشکر است. یکبار قرار شد برای انجام یک جلسه پیش فرمانده لشکر۹۲ زرهی اهواز برویم. سرهنگ رامین فرمانده این لشکر از قبل منتظر حضور حاجعباس کریمی بود. وقتی پیش ایشان رسیدیم، سرهنگ نگاهی به من کرد و پرسید پس حاجعباس کریمی چرا نیامد؟ در جواب گفتم آقای کریمی ایشان هستند. بعد شهید کریمی را که کنارم ایستاده بود نشانش دادم. سرهنگ نگاهی به حاجعباس انداخت و هاج و واج ماند. احتمالاً انتظار داشت شهید کریمی با دبدبه و کبکبه خاصی باشد اما حاجعباس با لباسهای بسیار سادهای در جلسه حضور یافته بود. سرهنگ رامین از آن همه سادهپوشی و بیتکلف بودن شهید کریمی واقعاً تعجب کرده بود. روحیه و منش بسیجیگونه حاجعباس هم مزید بر علت شده بود تا فرمانده لشکر۹۲ زرهی واقعاً از دیدن ایشان متعجب شود