سرگذشت کارت بانکی
🔸کارت بانکیم رو به فروشنده دادم و با خیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه، ولى در کمال تعجب، دستگاه پیام داد: "موجودى کافى نمیباشد!". امکان نداشت، خودم می دونستم که اقلا سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم. 🔹از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پیام آمد: "رمز نامعتبر است". 🔸این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت: آقا لطفا نقداً پرداخت کنید، پول نقد همراهتون هست؟ فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته... 🔹در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنده در سرم صدا میکرد؛ "پول نقد همراهتون هست"؟ 🔸خدایا...ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم مثلا عبادت هایى که کردیم ، دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ... 🔹نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست و ما متعجبانه بگوییم: مگر میشود؟ این همه اعمالى که فکر می کردیم نیک هستند و انجام دادیم چه شد؟ 🔸جواب بدهند: اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت! کنار «بخل» کنار «حسد» کنار «ریا» کنار «بى اعتمادى به خدا» کنار «دنیا دوستى» کنار .............. 🔹نکند از ما بپرسند: نقد با خودت چه آورده اى؟ و ما کیسههایمان تهى باشد و دستانمان خالى... . 🔺خدایا ! تو این ماه مبارک رمضان از تمام چیزهایى که باعث از بین رفتن اعمال نیکمان میشود به تو پناه میبریم🙏 التماس دعا...🌹🌹