راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

سید آزادگان (۴۸)

يكشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از  راههایی که دشمن برای تضعیف روحیه اسرا  به کار می‌برد انتشار اخبار نادرست و ناگوار از جبهه‌های جنگ و از داخل کشور بود ما در اردوگاه دسترسی به اخبار صحیح نداشتیم و دشمن هم قصد داشت ما را از نظر خبر آنطور تغذیه کند که خودش میخواست اما در عین حال سعی برادرانمان با توجه به اینکه داشتن رادیو خیلی می‌توانست به روحیه اسرای عزیز در بندمان کمک کند این بود که به هر قیمتی که شده یک رادیو را به دست بیاورند از همان سال ۶۰ به بعد ما رادیو داشتیم

در سال ۶۰ وقتی به اردوگاه منتقل شدیم یکی از برادران که پایش را گچ گرفته بودند رادیویی را از بیمارستان محل بستری خود برداشت و در گچ پای خود جاسازی کرد و با خودش به اردوگاه آورد و در اختیار ما گذاشت یک نفر که مسئول آسایشگاه بود اخبار را می آورد و به من می داد بنده هم توسط افرادی که می شناختن این اخبار را به دیگران آقایان افسر های ایرانی و بقیه منتقل می کردم درد نتیجه کسی درست نمی فهمید این خبرها از کجا می‌آید و رادیو کجاست آنها قسم خورده بودند که خبر را به کسی نگویند در نتیجه از ناحیه بچه‌های آسایشگاه اطلاع داده نمی‌شد که ما در جریان اخبار ایران هستیم

معمولاً آمار را ساعت هفت و نیم و هشت صبح می‌گرفتند یک روز صبح زود قبل از طلوع آفتاب دیدیم سربازها ریختند توی اردوگاه و یکی از افسران خیلی خشن و ناپاک و خونخوار با تعدادی سرباز آمد توی آسایشگاه ما گفت همه باید لخت شوند فقط با یک شلوار کوتاه باشند و بعد هم رو کرد به من و گفت ابوترابی اگر چیزی پیدا کنند ترا خاکت می کنم بالاخره شروع کردند به تفتیش به حساب اینکه رادیو را پیدا کنند رادیو توی آسایشگاه نزد ما بود چرخی هست توی بهداری ها معمولاً به عرض ۶۰ یا ۷۰ سانت و به طول حدود ۹۰ سانت که وسایل پانسمان را روی آن می گذارند و راه می برند بودن این چرخ در آسایشگاه یک چیز محال و ممنوع بود چون قیچی و چاقو دارد این چرخ آن شب توی آسایشگاه ما بود وقتی که عراقی ها ریختند برادرانمان رادیو را روی طبقه شیشه‌ای این چرخ قرار داده و مقداری پنبه روی آن گذاشتند و به دست سرباز عراقی دادند او با داد و فریاد و فحش  با رادیو از اتاق بیرون برد

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۰۴
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی