سید آزادگان (۵۱)
بسم الله الرحمن الرحیم
در عاشورای سال ۶۱ در در اردوگاه موصل سه بودیم از اوایل محرم فشار دشمن برای جلوگیری از اجرای عزاداریها شروع شد قطع آب از صبح آمارهای ناگهانی تفتیش های پی درپی و طولانی از اینگونه فشارهای دشمن بود روز عاشورا موقع نظافت صبحگاهی که بیشتر اسرا یا در صفحه دستشویی یا در حال قدم زدن بودند از این که نمیتوانند در این روز برنامه عزاداری داشته باشم ناراحت بودم چند نفر از دوستان خدمت حاج آقا ابوترابی رسیدند و از ایشان درخواست رهنمود کردند
حاج آقا فرمودند به همه برادران بگویید به یاد غربت و مظلومیت و سرگردانی اطفال امام حسین علیه السلام در عصر عاشورا پا برهنه شوند فقط چند دمپایی جلوی دستشویی ها و آسایشگاه ها گذاشته شود در عرض چند دقیقه این موضوع در بین اسرا پخش شد و بیش از ۱۷۰۰ نفر به یکباره پا برهنه شدند و این یک مبارزه خاموش با دشمن و تنفر از یزیدیان زمان و همنوایی با خاندان ابا عبدالله الحسین علیه السلام بود لحظاتی به یاد صحنههای اضطراب و فرار جگرگوشه های خاندان وحی از کنار خیمه های سوخته کربلا افتادیم و با یاداوری این مصیبتها رنگ اسارتمان فراموش شد سربازان دشمن از این حرکت هماهنگ که نشان از همدلی و اطاعت از رهبری قوی و با نفوذ داشت به هراس افتادند و ماجرا را به مشعل و عثمان درجهداران بعثی خبر دادند آنها هم بی درنگ به فکر چاره افتادند چاره آنها جز همدلی با لشکریان عمر سعد چیزی نبود آن روز تا دقایقی جلوهای از غروب عاشورا در اردوگاه نمودار شد