شهداء وماه مبارک رمضان
🕊🥀🌹🌸🌹🥀🕊 #شهداء_و_ماه_مبارک_رمضان خاطره ای از #شهید_صیاد_شیرازی قبل انقلاب در زمان دوره تکاوری بین شیراز و پل خان بسمت مرودشت ، دانشجوها را برده بودند راهپیمایی استقامت . از آسمان آتش می بارید ، خیلی ها خسته شده بودند. نگاهم افتاد به #شهید_صیاد ، عرق بدنش بخار می شد و می رفت هوا . یک لحظه حس کردم دارد آب می شود ، آتش می گیرد و ذوب می شود. شنیده بودم قدرت بدنی بالایی دارد. باخودم گفتم«اینهم که داره می بره» رفتم نزدیک و به ایشان گفتم : اگه برات مقدور نیست میتونی آروم تر ادامه بدی ، قبل از اینکه صیاد چیزی بگه یکی از دانشجوها خودش رو رسوند به ما و گفت : استاد ببخشید ایشان #روزه هستند، شونزده هفده روزه... پرسیدم #روزه است؟ ــ بله الان #ماه_رمضانه، #صیاد هم #روزه می گیره. ایستادم و جا خوردم . #صیاد از من فاصله گرفت. مواقعی که #روزه بود همراه مهمانهایش خودش هم چای و میوه برمی داشت و نمی گفت #روزه هستم ! خدمتکار دفتر هم می دانست که #صیاد چه #روزه باشد چه نباشد باید ظرف میوه را بگذارد جلویش . دیگران هم هیچوقت حق نداشتند پیش مهمانها از #روزه بودن ایشان چیزی بگویند. #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو 🕊🥀🌹🌸🌹🥀🕊 🕊🥀🌹🌸🌹🥀🕊