راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

بسم الله الرحمن الرحیم

 دوره بعد از پیروزی انقلاب

پس از پیروزی انقلاب و در بحبوحه گرفتاری های کارخانه های مختلف، جواد به عنوان مدیر کارخانه شرکت توشیبا انتخاب شد و به شهر رشت رفت. پس از چند ماه، به علت نیاز مبرم، به وزارت نفت دعوت و به عنوان عضو کمیسیون پا ک سازی منصوب شد، ولی به سرعت، به علت توطئه های زیاد ضدانقلاب در جنوب و به ویژه در شهر آبادان، به عنوان نماینده وزیر وقت نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. از اتفاقات مهم این زمان سیل آبادان بود که جواد با تجیهز گروهی کوچک از یاران و کمک سازمان های ذ یربط، در فرصتی کوتاه، مردم آبادان را از خطرهای حتمی و لطمات سیل نجات داد. او پس از فعالیت های چشم گیر در آن شهر و مقابله با توطئه های گروهک های مرتبط با شرق و غرب که می کوشیدند با ایجاد اخلال در عملیات پالایشگاه بزرگ آبادان به انقلاب نوپای اسلامی لطمه بزنند، به عنوان مدیر مناطق نفت خیز منصوب شد. فعالیت جواد در این سمت، تا زمان نخست وزیری شهید رجایی ادامه داشت. او در این سمت در خنثی کردن توطئه ها، ایجاد آرامش لازم برای انجام کارهای صنعتی و بالاخره شروع و راه اندازی پروژه های بزرگ، توانایی های خود را به منصه ظهور رساند تا این که به عنوان وزیر نفت انتخاب و پس از اخذ رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی مشغول به کار شد.

تصدّی وزارت نفت

 

همزمان با شروع وزارت جواد، جنگ تحمیلی نیز آغاز و هجوم صدامیان به مناطق نفت خیز شروع شد. در خلال مدت یک ماه و چند روزه وزارت، او که رنج «دربند »بودن و سختی را چشیده بود، برای نظارت مستقیم بر عملیات و کمک به حل مشکلات کارکنان، چندین بار به مناطق جنوب و آبادان مسافرت کرد تا این که در سفر آخر، که برای د ل جویی از کارکنان و بررسی وضعیت پالایشگاه به طرف آبادان حرکت کرده بود، در روز نهم آبان ماه 1359 ، در راه ماهشهر به آبادان، همراه با معاون خود، مهندس بهروز بوشهری و مدیر مناطق نفت خیز جنوب، آقای مهندس سیدمحسن یحیوی و دیگر همراهانش - آقایان بخشی پور، عباس روح نواز و علی اصغر اسماعیلی- از داخل خاک کشور ربوده و به عراق برده شد و از آن جا به زندان استخبارات عراق منتقلش کردند.

 جواد در سال 1352 ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک پسر و سه دختر است و آخرین آن ها به نام سمیه هُدی در زمان اسارت پدر به دنیا آمد و متأسفانه این پدر و دختر هیچ وقت همدیگر را ندیدند.

 ورود شهید تندگویان به زندان بغداد آغاز مرحله ای کاملاً متفاوت در زندگی او بود: زندگی دست در گردن مرگ، با لحظاتی سرشار از حماسه و مقاومت که از سر گذراندن آن ها را تنها از مرد همیشه مبارزی چون او بَلَد بود. مقاومت اسطوره ای که آتش دنائت دشمنان را برمی افروخت و کینه ازلی آن ها را برملا می کرد تا آن جا که عاقبت روح بلندش را در پیکر نحیف رنجورش تاب ماندگاری نماند و سبب شد تا پس از تحمل بیش از 11 سال شکنجه و آزار، سمت صمیمانه حیات جاودانی - یعنی شهادت- را بازیابد و روح عاشورایی اش، تا افقی اعلی پرواز کند. پیکر این شهید هم چون صندوقچه رازهای مگو در 29 آذرماه سال 1370 در تهران بر دوش یاران و منتظران تشییع شد و در بهشت زهرا آرام گرفت

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۰۱
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی