شهید سرلشکرعلیرضاموحددانش
علیرضا موحد دانش (۱۳۳۷ در تهران - ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ درحاج عمران)، از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در جنگ ایران و عراق بود.[۱]
زندگی و فعالیت آغازین
علیرضا موحد دنش در بیست و هفتم شهریورماه سال ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد. وی اولین فرزند خانواده بود. در سال ۱۳۵۵ پس از دریافت مدرک دیپلم به خدمت سربازیرفت.[۱]
پس از فرمان روحالله خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست.[۲] در سال ۱۳۵۵ بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به کسب علم مشغول گشت.[۳]
پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب، در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. وی در فروردین ماه ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و ابتدا مأموریت حراست از خانه سید روحالله خمینی را بر عهده گرفت. با آغاز ناآرامیهای کردستان، به کردستان رفت و در چند عملیات شرکت کرد.
جنگ ایران و عراق
با آغاز جنگ تا پایان آذر ۵۹ در جبهه آبادان به همراه محمد جهان آرا به رزم و شناسایی مواضع دشمن در خرمشهرمشغول بود.[۲] پس از آن به عنوان جانشین محسن وزواییدر عملیات بازی دراز۲ حضور یافت.[۲] در شهریور ۱۳۶۰ طی عملیات بازی دراز ۳، یک دستش قطع شد.[۴] پس از عملیات مطلع الفجر به مکه رفت. قبل از عملیات فتح المبین، بهتیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاونگردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.
وی پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل چهارگانه عملیات الی بیت المقدس و آزادی خرمشهر ایفا کرد.[۵]
در جریان مرحله اول همین عملیات برادر کوچکتر اومحمدرضا موحددانش که عهدهدار جانشینی فرماندهیگردان سلمان فارسی بود؛ کشته شد. وی تنها به دستور اکیداحمد متوسلیان حاضر شد به مدت ۴۸ ساعت به همراه جسد برادرش به تهران بازگردد.
وی پس از پایان عملیات بیت المقدس، به همراه قوای محمد رسوللله (ص) به لبنان اعزام شد.[۴] در شهریور ۶۱ بعد از بازگشت از لبنان، با حکم محسن رضایی میرقائدفرمانده کل وقت سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده گرفت، و در عملیات والفجر ۱ با این تیپ وارد عملیات شد و در همان عملیات نیز دوباره مجروح شد.
ازدواج
موحددانش در خرداد سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد.[۶] از وی یک دختر به یادگار مانده است.
مرگ
وی در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۲ در منطقهحاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)را بر عهده داشت، کشته شد.[۳] گفته میشود وی در حالی که زخمی بود خودش را به سنگر عراقیها رسانده، سیم ارتباطی آنان را با دندان جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد. پس از قطع سیم که دشمن متوجه این کار وی شد، او را به رگبار میبندد.[نیازمند منبع]
مزار
مزار وی در قطعه ۲۴ بهشت زهرا در تهران است