جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

عامل و محرک اصلی قیام 15 خرداد مردم ورامین که بود

سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۱۳ ب.ظ


محمدرضا عرب مقصودی فرزند شهید «جعفر عرب مقصودی» با بیان خاطراتی که از قیام پانزده خرداد به یادش مانده است گفت: پدرم سید مرتضی طباطبایی رفیعی» اولین کسی است که خبر دستگیری امام خمینی را به شهر ورامین و روستای محمد آباد رساند بود و می‌توان وی را به عنوان اولین کسی نام برد که باعث قیام 15 خرداد مردم ورامین شد.
؛ دشت ورامین در 15 خرداد سال 42 در راه دفاع از مرجعیت شیعه و رهبری انقلاب، هفت شهید سرافراز داد. ازجمله این شهدا، شهید «سید مرتضی طباطبایی رفیعی» اولین کسی است که خبر دستگیری امام خمینی را به شهر ورامین و روستای محمد آباد رساند بود و می‌توان وی را به عنوان اولین کسی نام برد که باعث قیام 15 خرداد مردم ورامین شد.


پدرم را در بیمارستان به شهادت رساندند

شهید «جعفر عرب مقصودی» یکی دیگر از این شهدا است که دوست شهید طباطبایی بوده و با اعلام خبر از سوی وی، برای دفاع از مرجعیت به پا می‌خیزد. شهید عرب مقصودی در سال 1314 در روستای محمدآباد دیده به جهان گشود و ثمره زندگی این شهید بزگوار پنج فرزند به نام‌های داود، محمدرضا، علی، فاطمه و زهرا است. وی در این قیام از قسمت پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از بازداشت به علت رسیدگی نشدن در بازداشتگاه به کزاز مبتلا شد و در بیمارستان فیروزآبادی به شهادت رسید و پیکر پاکش در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد که هنوز نیز از مزار این شهید اثری وجود ندارد.

محمدرضا عرب مقصودی فرزند این شهید قیام 15 خرداد در گفتگویی با خبرنگار نوید شاهد،گفت: روزی که قیام 15 خرداد به وقوع پیوست، من هفت ساله بودم و آن روز را به یاد دارم که پدرم از خانواده خداحافظی کرد و به جمع کفن پوشان و تظاهرکنندگان ورامین که جلوی مسجد جمع شده بودند، پیوست. ظهر روز 15 خرداد، من به همراه پدر، برادر و مادرم به مسجد محل رفتیم تا بعد از نماز به صحرا برویم. حتی یادم هست که پدرم کوزه‌ای خریده بود که با خود آب به صحرا ببریم. فردی که کنار مسجد محل، مغازه داشت به دنبال‌مان آمد و گفت: چرا اینجا نشسته‌اید آقا (امام خمینی (ره)) را دستگیر کرده‌اند.

این فرزند شهید افزود: مردم در مسجد محل جمع شده بودند، پدر من هم به همراه جمعیت به سمت تهران رفت اما روی پُل باقرآباد با ماموران شاهنشاهی برخورد کردند و جلوی آنها را گرفتند و عمّال شاه تعدادی را به شهادت رساندند. آن روز، بعد از اینکه پدرم ما را ترک کرد، ما به خانه بازگشتیم. غروب آن روز بود که مطلع شدیم تعدادی ازجمله طباطبایی، شهید شده‌اند. پدر من نیز شب نیامد، ما نگران شدیم. یکسری از قیام کنندگان دستگیر شده بودند و گروهان ژاندارمری کارخانه قند ورامین نیز در میان دستگیر شده‌ها بود.


پدرم را در بیمارستان به شهادت رساندند


وی ادامه داد: پدر من هم بازداشت شده بود اما بهرحال فردای آن روز با مچ پای مجروح و تیرخورده به خانه آمد. ظاهرا زخمش کزاز شده بود. در پیشوای ورامین نزد دکتر بردیم اما پزشک ترسید و ویزیتش نکرد و گفت ببریدش بیمارستان فیروزآبادی.

عرب مقصودی گفت: روز 17 خرداد پدرم را در بیمارستان فیروزآبادی بستری کردیم و بعدها فهمیدیم هرکسی از قیام کنندگان پانزده خرداد در این بیمارستان بستری می‌شده را شهید می‌کردند و درمانی درکار نبوده است. مادربزرگ من که آن موقع در تهران زندگی می‌کرد برای عیادت به بیمارستان می‌رود و متوجه می‌شود که پدرم را از بیمارستان خارج کرده‌اند. پس از آن دیگر هیچ اطلاعی از نحوه شهادت و جنازه پدرم پیدا نکردیم.

این فرزند شهید درباره روایت‌های شنیده شده، گفت: من چند سال بعد به سردخانه بیمارستان فیروزآبادی مراجعه کردم تا شاید با پرس و جویی بتوانم نشانی از پدرم پیدا کنم. پیرمردی که در سال 42 مسئول سردخانه بیمارستان بود، به من گفت؛ ما اصلا در آن موقع اسامی فوت شدگان قیام 15 خرداد را ثبت نمی‌کردیم. فقط شنیده‌ایم این جنازه‌ها در گورستانی در مسگرآباد دفن شده‌اند. تنها چیزی که از شهدای 15 خرداد به خاواده‌هایشان رسیده، سنگ مزار نمادینی است که در یادمان شهدای 15 خرداد در ایستگاه آقانور کنار یک پارک درست شده است که در روایت دیگری اعلام شده این شهدا آنجا دفن شده‌اند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما سه برادر و دو خواهر هستیم و من فرزند سوم شهید جعفر عرب مقصودی هستم. همه از خوبی‌های پدرم می‌گفتند؛ اخلاق خوب، حساب و کتاب بسیار دقیق، اهل نماز و عبادت و ... . به گفته مادرم، پدرم نه حق الله بر گردن داشته و نه حق الناس.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۱۴
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی