عبورازسیم خاردار(۴۴)
🍀﷽🍀 #عبور_از_سیم_خاردار_نفس #قسمت44
یاد حرف آن روز راحیل افتادم، روزی که از دانشگاه تا ایستگاه مترو باهم پیاده رفتیم. گفت : –آقا آرش من و شما عقایدمون با هم خیلی فرق داره، منم گفتم: ــ عقاید شما برای من محترمه، باتعجب گفت: ــ عقاید روی زندگی آدم ها، رفتارشون، پوشش اون ها، حتی غذا خوردنشون و حرف زدنشون تاثیر داره. واقعا انگار همین طوره. شیرین خانم دستش را جلو صورتم تکان دادو گفت: ــ کجایی پسرم؟ لبخندی زدم و گفتم: ــ همینجام. مامان نان ها را ازدستم گرفت و گفت: ــ بشین برات میوه بیارم. ــ نه مامان میرم اتاقم شما راحت باشید.شام حاضر شد، صدام بزن... شیرین خانم دستم رو گرفت و کشید روی مبل کنار خودش نشوند و نذاشت حرفم رو تموم کنم وگفت: ــ ما راحتیم، توام مثل پسرمی. نمی خواد بری بگو ببینم کارو دانشگاه چه خبر؟ کنارش که نشستم، تیشرت و شلوارجذب شیرین خانم ازنظرم گذشت، همین طورحرکاتش و حتی طرز حرف زدنش... وچقدر اعتقادات روی آدم ها تاثیر دارد. ✍#بهقلملیلافتحیپور #ادامهدارد... ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️