جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

مدافع حرم منصور مسلمی سواری

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۵۴ ب.ظ

نام و نام خانوادگی: منصور مسلمی سواری

تاریخ تولد : ۱۳۶۰/۰۳/۰۲
محل تولد : سوسنگرد
تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۰۸/۲۰
محل شهادت : حلب – سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با ۴ فرزند
محل مزار شهید : اهواز – قبرستان سید هادی
#زندگینامه
#شهید_ناصر_مسلمی_سواری

از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به مشهد سفر کرد و به همراه تیپ فاطمیون که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید

منصور مسلمی سواری در دوم خرداد ماه سال شصت در شهر سوسنگرد به دنیا آمد. پدرش زعلان بازنشسته سپاه بود و مادرش سلیمه نام دارد. منصور که برخی ناصر صدایش می کردند تا سال ۱۳۷۹در سوسنگرد زندگی می کردند ایشان مقطع دبستان را در این شهر به پایان رسانید.

سپس به همراه خانواده به اهواز مهاجرت کردند. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. بعد از رها کردن تحصیل به شغل آزاد روی آورد. مدتی در شرکت فولاد به عنوان کارگر مشغول به کار بود. حیا، متانت و ایمان خالص منصور باعث شد که خیلی از همکاران برای ایشان احترام خاص قائل باشند. همین روحیه ایشان سبب شد که با خواهر همسر یکی از همکارانش ازدواج کند و سیزده بهمن سال هشتاد و یک منصور با خانم فرح شریفی پیوند ازدواج بستند که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های علیرضا، بی تا، همتا و بنیامین می باشد ایشان که ساکن منطقه محروم و حاشیه ای عین دو اهواز می باشند.

یک ماه بعد از ازدواج شان پروژه کار در شرکت فولاد به پایان می رسد مجبور می شوند به کار ساختمانی روی آورد و بعد از مدتی هم به عنوان کارگر روز مزد در یک کارگاه بازیافت مواد پلاستیکی مشغول به کار گردید. دیانت، معنویت و مردم داری منصور زبانزد همه بود. از دیگران پول قرض می کرد و به نیازمندان کمک می کرد و خود قرض را پس می داد اما از نیازمندان پولش را طلب نمی کرد. علی رغم مشکلات مالی نسبت به لقمه حلال بسیار حساس بود.

به گواهی همسرش همیشه قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شد و با خدا مناجات می کرد. بعد از شنیدن اخبار سوریه و بی حرمتی عمال صهیونیست نسبت به ناموس مسلمانان زندگی را تنگ دانست. می گفت: به دور از غیرت است که زنان مسلمان بی پناه باشند و حرم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام ا… علیها در معرض تهدید باشد و من در خانه و کنار فرزندانم بی تفاوت باشم به همین علت چند بار در اهواز و حتی تهران درخواست اعزام به سوریه را داشت که با اعزام ایشان موافقت نگردید.

اما منصور نا امید نشد و از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به مشهد سفر کرد و به همراه تیپ فاطمیون که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید و سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۲ درحالی که زخمی بود و جان دربدن داشت توسط داعشیان کافر و عمال صهیونیستی زنده زنده در آتش سوزانده شد تا با مظلومیت تمام به فیض شهادت نائل آید. پیکر مطهرش در پنجم آذر با گمنامی و مظلومیت تمام و بدون کمترین اطلاع رسانی به مردم تشییع و در قبرستان امامزاده سید هادی به خاک سپرده شد روحش شاد و یادش گرامی.

همسر شهید می گوید: ناصر در کارها خیلی به من کمک می کرد این کمک کردن طوری بود که برخی از اطرافیان با حالت تمسخر به او کنایه و طعنه می زدند. بعد از به دنیا آمدن هر یک از بچه ها تا چهار ماه اجازه نمی داد هیچ کاری انجام بدهم و همه کارها را خودش انجام می‌داد. شهید ناصر علاوه بر خریدهای بیرون، کارهای منزل را هم انجام می داد و حتی گاهی برای همه غذا درست می‌کرد.

#وصیتنامه
#شهید_ناصر_مسلمی_سواری

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن شریف که همه انسان‌ها اعتقاد دارند که می‌فرماید «کل نفس ذائقة الموت» انسان ناگذیر مرگ را می‌پذیرد. در هر حال:

اینجانب ناصر مسلم سواری فرزند زعلان به وحدانیت الهی وصیت می‌نمایم که این جانب در تاریخ ۹۳/۰۷/۱۵ عازم به سرزمین سوریه هستم، وصیت می‌نمایم به چند نکته:

۱.اگر خداوند شهادت را نصیبم نمود حقوق که بنیاد شهید داد از همان پول پنج سال روزه و نماز قضا به این جانب واجب است که وارث پرداخت نماید.

۲. تمام فرزندانم که چهار فرزند می‌باشد تا زمان مادرش خواست با مادر زندگی کنند، مادر نخواست فقط تحویل پدرم بدهند.

۳. من دین به گردن ندارم. از کسی در واقع بدهکار نیستم. همین تمام وصایای من است.

خودم با عشق [و] علاقه [ای] که به عمه سادات حضرت زینب داشتم، عازم شدم. از خداوند می‌خواهم که در این راه شربت شهادت بنوشم. از همسرم و فرزندانم، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم، عموهایم و دائی‌هایم [و] تمام اقوام حلالیت می‌طلبم.

تنظیم وصیت شده در تاریخ ۹۲/۰۸/۱۰در جمع حضوری از همرزمانم. در ضمن وصی همسرم می‌باشد که مخیر است هر طور بخواهد عمل کند.

به امید پیروزی رزمندگان اسلام.

 

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۸/۲۳
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی