من باتوبودم توباکی بودی
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۵ ق.ظ
روزی عارفی، مردم را به دور خود جمع کرده بود و از خدا برایشان سخن میگفت برایشان از شریعت و طریقت و معرفت و حقیقت سخن میگفت. او مردم را آماده میکرد برای پاسخ به سوالهایی که حضرت حق از آنها در مورد حیاتشان، در مورد دوستیهایشان، در مورد عبادت هایشان، نماز و روزههایشان و... خواهد پرسید درویشی که از آنجا میگذشت رو به جماعت کرد و گفت: حضرت حق حوصله پرسیدن این همه سوال را ندارد. فقط یک سوال میپرسد و این است: من با تو بودم تو با که بودی؟!
۹۹/۰۹/۳۰