نعل وارونه تمامیت خواهان
/اختصاصی/ ⛔️نعل وارونه تمامیت خواهان ✍هوشنگ نادری قسمت اول قبل از انقلاب خیلی از مخالفان رژیم طاغوتی جدای از کارهای فکری، تشکیلاتی، دست به اسلحه هم شده بودند و به مبارزات مسلحانه روی اوردند که منافقین خلق و چریکهای باصطلاح فدائیان خلق از جمله سازمانهای غیر اسلامی ای بودند که وارد فاز نظامی هم شدند. در میان جریانهای اسلامی نیز طیف هایی بودند که وارد فاز نظامی شدند و بخصوص بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان منافقین خلق، از اسلام به مارکسیسم در سال۵۴ کسانیکه این تغییر ایدئولوژی را نپذیرفتند(افرادی مانند عزت شاهی و شهید بروجردی وخیلی های دیگر) و نیز سایر انقلابیونی که متمایل به جریانهای مذهبی بودند وعقبه دینی داشتند و با شعله ور شدن زبانه های انقلاب و برخوردهای سخت رژیم طاغوت، تصمیم به دفاع از توده امت اسلامی گرفتند(مبارزینی که بعدا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را با اشاره حضرت امام تشکیل دادند)بهمراه بدنه ای از مبارزین انقلابی که با تنگتر شدن فضای اختناقی در درون کشور به ناچار و حسب تکلیف دینی رو به مبارزه با صهیونیسم آورده و به مبارزین لبنانی و فلسطینی پیوسته بودند(مانند شهید چمران،شهید محمد منتظری،خواهر دباغ و ...)و نیز طیفی از متدینین ارتش شاهنشاهی، که تشکل هایی را در مسیر همسو نمودن ارتش با رهبری نهضت و همراهی با امت اسلامی بوجود آورده بودند و عملا آثار قابل توجهی نیز در جلوگیری از طولانی شدن مبارزات و ممانعت از کودتاهایی که تدارک دیده شده بود پدید آوردند و سر آخرهم در صدور بیانیه بی طرفی ارتش که به عقیم ماندن طرح هایزر و پیروزی انقلاب منجر شد(مانند شهید کلاهدوز،شهید صیاد شیرازی و خیلی های دیگر که نام بردن از ایشان منجر به طولانی شدن مقوله خواهد و بناچار اسم نمی بریم)اثرگذار بودند. همه این افراد در اولویت نخست ،قبل از آنکه حسب ضرورت انقلاب، وارد فاز نظامی بشوند، مسلمانانی انقلابی و تکلیف محور بودند از ابتدای انقلاب هم خیلی از این پاکباختگان که بعضا اسامی آنها شمرده شد،شانه های خود را زیر بار مسئولیت هایی سپردند که صلاحدید و ضرورت آنرا، اعضای شورای عالی انقلاب اسلامی،تشخیص میداد و اگر حسب ضرورت، ساختارهایی مانند کمیته انقلاب اسلامی یا سپاه پاسداران و جهاد سازندگی یا سایر نهادهای دیگر تاسیس گردید و برخی از این انقلابیون وارد عرصه حراست از انقلاب و تامین امنیت مردم و سرپا نگهداشتن ارتش شدند و جنگ تحمیلی هشت ساله این حضور را مستمر و ناگزیرتر نمود، دلیل بر این نیست که ساخت ذهنی این عزیزان از ابتدای امر به سمت نظامیگری تمایل داشته و احیانا در محل دیگری کارایی و کارآمدی ندارند. هرچند سابقه تاریخی موجود در عرصه بین الملل نیز این تئوری که، نظامیان توان فعالیت کارامد در عرصه های سیاسی ندارند را تایید نمیکند و بسیاری از رهبران توانمند و ماندگار در تاریخ،سبقه نظامی داشته اند ،که مردمان خود و سایرین را به تحسین واداشته است و از این میان جرج واشنگتن رهبر مبارزات استقلال طلبانه و اولین رییس جمهور آمریکا،مارشال دوگل رهبر دولت در تبعید فرانسویان در جنگ جهانی دوم و رییس جمهور سالهای بحران، بعد از جنگ دوم جهانی فرانسه و خود وینستون چرچیل صدراعظم انگلستان و خیلی های دیگر از شمار همین نظامیانی بوده اند که ملت خود را در مقاطعی حساس رهبری کرده اند و سکان هدایت جامعه و برون رفت ایشان از بحران ها را به دست گرفته اند قابل استناد و اشاره است. 👈ادامه دارد